دغدغه اصلی نویسندگان، توجه به  مخاطراتی است که در صورت عدم توجه به مباحث اخلاقی پیش روی هوش مصنوعی، آینده بشریت را تهدید می‌کند.
فصول ابتدایی کتاب، شامل مباحث فلسفی مرتبط با پیدایش هوش مصنوعی است که خیلی عالی و جذاب نوشته شده است. فصول بعدی بیشتر به مباحث فنی این پدیده نوظهور پرداخته که در جای خودش بدیع و کاربردی است.
      

        با توجه به سابقه مدیریتی نویسنده در شرکت‌ های بزرگ، نکات کاربردی خوبی برای مدیریت فرهنگ سازمانی ارائه شده است؛ به‌ویژه در سه فصل آخر که تقریباً تمام تجربه‌های مدیریتی نویسنده به صورت چکیده مطرح شده است.

جناب «قدوسی نژاد» هم خیلی ساده و روان متن اصلی را ترجمه کرده‌اند، اما گاهی به دلیل تفاوت‌های فرهنگی یا مباحث تخصصی مطرح شده در متن، درک بخش‌هایی از متن دشوار می‌شود.

در کل این کتاب  برای مدیرانی که دغدغه ایجاد یا بازسازی فرهنگ سازمانشان را دارند، به عنوان یکی از منابع قابل قبول توصیه می‌شود.
      

        موضوع  در زمان انتشار کتاب  کشش داشته و متن و ساختار هم با توجه به تجربه اول نویسنده، قابل قبول است.
ساختار داستان می‌توانست خیلی قوی تر  و منسجم تر باشه و بعضی قسمت ها هم اگر از داستان حذف شوند، اتفاق خاصی نمی افتاد.
در مجموع اگر دنبال یک رمان جذاب و بی عیب و نقص هستید، خواندن این کتاب پیشنهاد نمیشود.
      

        چاپ صد و دوازدهم کتاب را خواندم.
نثر روان و گیرایی دارد و خواننده را با خودش همراه می‌کند.
دو ایراد کلی به داستان وارد است؛
اول اینکه انتهای داستان تقریباً همان اوایل کتاب مشخص می‌شود،
دوم اینکه روایت شفا گرفتن «ابوراجح  حمامی» به شکلی که در داستان بیان شده، برای مخاطب غیر شیعه باورپذیر نیست و باعث کاهش کیفیت متن  از سطح کلاس جهانی شده، ضمن اینکه با دستکاری روایت اصلی (در منابع روایت شده که ابوراجح حلّی در منزل خود شفا یافته و...) و ترکیب آن با تم عشق و عاشقی خیالی، باورپذیری روایت اصلی هم کمتر شده است.‌‍

با این همه، چارچوب بندی داستان، کتاب را به رمان جذاب برای گروه سنی نوجوان و جوان تبدیل کرده است.
      

        بر خلاف عنوان کتاب، محتوای آن زیاد کاربردی نیست و نکات بسیار پراکنده ای را پیشنهاد داده که در مجموع نمی‌تواند یک راهنمایی کامل و کاربردی برای مخاطب ارایه کند.
شاید بخشی از عدم انتقال محتوا به دلیل ترجمه بودن کتاب باشد.