هستی خجسته

@hasti_1

6 دنبال شده

14 دنبال کننده

                      من نویسنده خواهم شد...🎨
                    

یادداشت‌ها

                چارلی و کارخانه شکلات سازی داستانیه که همه ی ما ازش خاطره داریم^🍫^ اما بیاین نگاه دقیق تری به داستان بندازیم.
لطفا یه نگاهی به یادداشتم بندازین🙂

سلام دوستان
امروز اومدم با نقد و برسی داستان <چارلی و کارخانه  شکلات سازی>. 
نویسنده این داستان رولد دال هستش که داستان های زیبایی برای کودکان نوشته که از روی تعداد زیادی از اونها فیلم هم درست شده.
به رور کلی، رمان های رولد دال جزئیات رو خیلی به تصویر نمیکشه اما نکته هایی رو به تصویر میکشه که برای بچه ها یا حتی بزرگ تر ها میتونه خیلی جذاب باشه.
داستان چارلی و کارخانه شکلات سازی هم یکی از اون داستان ها هستش که بر طبقش فیلم هم ساخته شده اما من بهتون پیشنهاد میکنم که اول کتاب رو بخونید و بعد فیلمو ببینید که براتون جذاب تر باشه.
بریم سراغ اصل مطلب.
این داستان راجب پسری به اسم چارلیه که خانوادش وضع مالی خوبی ندارن تا اینکه روزی اتفاقی میوفته و چارلی درگیر ماجراهای جالبی میشه...
خود داستان هم فانتزی های جالبی داره که رولد دال اونها رو در جا و مکان به موقع بکار برده.
این داستان بر اهمیت خانواده تاکید داره.
اما به نظرم نویسنده میتونست کمی داستان رو وسعت بده ولی به طور  کلی رمان عالی هست که به همه پیشنهادش میکنم.
راستی، جنس کتاب هم بسته به ناشرش میتونه متفاوت باشه‌
امیدوارم که این یادداشت براتون مفید بوده باشه
فعلا

        
ویدئو در بهخوان
                زیبایی همیشه قشنگ نیست ...
نگاهی متفاوت به افسانه ها🤍
 <مطمئن باش اگه نگاهی بندازی پشیمون نمیشی>

سلام به همگی
امروز اومدم با نقد و برسی رمان جذاب خواهر خوانده
این رمان از نشر پرتقال و به قلم جنیفر دانلی[نویسنده ی آمریکایی] نوشته شده 
 این کتاب دارای ۴۷۱ صفحه کاهی هست
این کتاب به افراد بالای ۱۴ سال توصیه شده
بریم سراغ ماجرای داستان.🙂
این داستان راجب یکی از  خواهر خوانده های سیندرلاست
برای اینکه توی خوندن رمان گیج نشید، بهتره بدونید که توی فیلم انمیشنی سیندرلا اسم این دو خواهر آناستازیا و دریزلا بوده، اما در کتاب های مختلف نام این دو خواهر متفاوته[ در این کتاب ایزابل، همون آناستازیا و تاوی همون دریزلاست]
خب بریم سر اصل مطلب⚘️
بعد از اینکه ایزابل هر دفعه بخاطر عقاید دیگران بخشی از خودش رو نابود میکنه، دیگه چیزی از قلب و روح اون نمونده بجز تکه های گمشده ای که باید اون هارو پیدا کنه
 و اینجاست که تقدیر و شانس وارد ماجرا میشن
اما بالاخره ایزابل باید چه راهی رو بره؟ راهی که تقدیر براش مهرو موم زده  یا راهی که شانس با قلم  براش باز میکنه؟
شاید راهی بین این دو راه باشه. راهی فراتر از یک نقشه.
راهی که کسی در اون نقشی نداره و فقط با اراده قوی ایزابل باز میشه...
اما آیا ایزابل این شجاعت رو داره؟

داستان ایزابل داستان دخترانی است که شجاعت را به زیبایی ترجیح میدهند، کسانی که خودسان را در میان نامهربانی ها و ناملایمی های روزگار پیدا و تقویت می کنند و کسانی که زیبایی را ورای صورت میبینند...< این بند از متن پشت کتاب نقل شده>

امیدوارم که از این نقد وبرسی نتیجه ی کاملی رو کسب کرده باشید.
حتما نظرتون رو برام کامنت کنید🙂


        

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

فعالیت‌ها