داستان دختری که سرشار از تنفر است...
از اسلامی که فکر میکند زندگی اش را خراب کرد...
برادر از جان عزیز ترش را گرفت!
ولی وقتی لقمه های نان و پنیر حسام را مزه میکند،انگار طعم اسلام هم برایش شیرین می شود :)
این کتاب داستان یک دختر بی دین نیست که مجعزه رخ بدهد و مسلمان شود؛
این کتاب داستان یک عشق است...
اما!
مگر نه اینکه عاشق شبیه معشوق میشود؟ :)