وجیهه مهرابی

وجیهه مهرابی

@VajiheMehrabi

87 دنبال شده

60 دنبال کننده

                به نظر من، زبان، شگفت‌انگیزترین تفاوت انسان و سایر موجودات است. خواندن، نوشتن، صحبت کردن با دیگر انسان‌ها، ترجمه کردن، تلاش برای انتقال افکار و عواطف انسانی برای من آن قدر جالب است که دوست دارم همه عمرم را صرف کنم تا زبان همه انسان‌های زمین را یاد بگیرم. این روزها، برای نوشتن بیش‌تر تلاش می‌کنم. گهگاهی درباره کتاب‌هایی که می‌خوانم می‌نویسم. برای خواندن بیشتر کتاب‌هایی با موضوع ادبیات، فلسفه، جامعه‌شناسی، توسعه‌فردی و برنامه‌ریزی، اقتصاد و توسعه، انتخاب می‌کنم.
              
vajihemehrabin.ir

یادداشت‌ها

        ایده محوری «امروز به کارهایم نرسیدم» این است که رسیدن به «نقطه صد» در برنامه‌ریزی، اجرای برنامه و انجام کارها غیرممکن است و همه فصل‌های آن همین رویکرد را دارد. انتظار برای عالی بودن در همه روزها، پرانرژی بودن در همه شرایط و بهره‌وریِ حداکثری به طور پیوسته، مثل یک سراب است که ما را بیهوده دنبال خودش می‌کشد و توان ما را برای مواجه شدن با رویدادهای غیر منتظره، استقبال از فرصت‌های یادگیری و لذت بردن از لحظات زندگی می‌گیرد و برعکس انتظارمان فرایند رشد ما را مختل می‌کند.
کتاب در هفده فصل نوشته شده است که عناوین آن‌ها به این ترتیب است: محدودیت بهره‌وری، بسط خلاقیت، تقلا برای روتین ایده‌آل، نگرانی در مورد زمان ازدست‌رفته، اهداف متغیر جاه‌طلبی، افسانه تعادل، ایستگاه تردید، رکود مقایسه، ناامیدی بزرگی به نام انتظار، تله مشغله، انکار محدودیت، قوانین سفت و سخت انضباط، کشمکش حواس‌پرتی، تقلا برای کمال، بخشش مهربانی، ژرفای کنجکاوی و لحظات لذت.
خواندن این کتاب برای من مفید بود. از آنجا که کتاب‌های نسبتاً قوی‌تری در زمینه «برنامه‌ریزی» خوانده‌ام، برخی از فصل‌های آن برای من تکراری بود؛ گرچه تکرار گاهی خوب است. با این وجود، اگر در زمان خواندن کتاب احساس کردید که حرف‌هایش تکراری است، این تکرار را به حساب ضعف کتاب نگذارید. در این زمانه، کتاب برنامه‌ریزی و توسعه فردی و افرادی که این حرف‌ها را برایمان نقل می‌کنند کم نداریم؛ طبیعی است که در بین حرف‌های مجموع افرادی که درباره مدیریت وقت و زندگی حرف می‌زنند، چند حرف و نکته تکراری هم پیدا شود که لزوماً از دست هم رونویسی نکرده‌اند.
نویسنده، مدلین دور (Madeleine Dore) فقط همین کتاب را نوشته. یک وبلاگ به نام «روتین‌های فوق‌العاده» (Extraordinary Routines) دارد که در آن تجربه صحبت‌هایش را با افراد مختلف درباره «بهره‌وری در روز» منتشر می‌کند (یا شاید می‌کرد) و یک پادکست دارد به نام «روتین‌ها و عادت‌ها» (Routines & Ruts) درباره روزهایی که غرق کار و روزهایی که مسیر خارج می‌شویم.
کتاب «امروز به کارهایم نرسیدم» برپایه تحقیقات و آزمایش‌های علمی نوشته نشده، بلکه کاملاً تجربی است و طبق گفته نویسنده حاصل پنج سال جستجو و مصاحبه با افراد مختلف با رشته‌های کاری متفاوت است. در متن کتاب هم با نقل قول‌های بسیاری مواجه می‌شویم، از افرادی که ما ایرانی‌ها، ایشان را به واسطه ترجمه کتاب‌هایشان می‌شناسیم  و افرادی که نمی‌شناسیم.
ترجمه کتاب بدک نبود. ولی به نظر نمی‌رسد یک ویراستار کتاب را نمونه‌خوانی کرده باشد، چون هفت‌هشت ایراد تایپی دارد (من نسخه چاپ 1402 را خوانده‌ام). حس می‌کردم این کتاب را با کم‌ترین حوصله و وقت گذاشتن صفحه‌بندی و چاپ و روانه بازار کرده‌اند. این حس رابطه خواننده و ناشر را خراب می‌کند. امیدوارم انتشارات هورمزد قبل از چاپ‌ بعدی یک ویرایش اساسی روی متن انجام دهد.
اگر دوست دارید با محتوای کتاب بیش‌تر آشنا شوید، پست «مروری بر کتاب «امروز به کارهایم نرسیدم» و چند نکته درباره بهره‌وری» را در سایت masterplanner.ir بخوانید.
      

18

        دبیرستانی بودم و به عنوان تکلیف کلاسی بخش‌هایی از اشعار جبران خلیل جبران را به انگلیسی ترجمه کردم؛ بیشتر بندهایش درباره عشق و آزادی بود. دبیر زبانم، بعد از خواندن ترجمه‌ام، توصیه کرد که حتماً کتاب «کویر» دکتر شریعتی را بخونم. اما نه خودش کتاب را داشت و نه کتابخانه. مدت‌ها دنبالش گشتم. توصیه اکید معلمم باعث شده بود خیلی کنجکاو و مشتاق خواندن کویر شوم. بعد از مدت‌ها، در سفری به شیراز، وقتی سال اول دانشگاه بودم، کتاب را از یک دستفروشِ کتاب خریدم.
با اینکه آن روزها خط به خط کتاب را مزه کردم، امروز حتی یک جمله از کویر یادم نیست. به همین خاطر نمی‌توانم درباره محتوای کتاب چیزی بنویسم.
اما به خاطر دارم بعد از کتاب «ابوذر غفاری»، کویر بیشتر از هر نوشته‌ای از شریعتی، به احساسات پرشور جوانیم نزدیک بود. شاید چون در این کتاب بیش از آثار دیگرش به خودش و عشق‌‌های خودش می‌پرداخت؛ علاقه‌اش به لویی ماسینیون، و عشق بی‌پایانش به علی (علیه السلام).
برداشت امروزم از کویر این است که با خواندنش، شاید از نظر فکری و علمی چیزی به دست نیاورید، اما خواندن اثری که نتیجه سرریز عواطف نویسنده‌ای چون علی شریعتی است بسیار لذت‌بخش خواهد بود و شما را به بعد احساسی این شخصیت ویژه نزدیک‌تر می‌کند.
      

28

        قبل از هر چیزی بگم این که «نوآوری باز» نوشته «هنری چسبرو» باشه خیلی مهمه! چون کتاب‌های دیگه‌ای به همین نام نوشته و ترجمه شده، ولی من کتاب چسبرو را خواندم. در انتقال سابقه از گودریدز به اینجا فهمیدم یادداشت‌ها جابجا شده 🤭
لازمه مرور کاملی درباره این کتاب بنویسم، اما علی‌الحساب می‌تونم بگم در زمان خودش کتاب بسیار مفیدی بود. مفهوم نوآوری باز تازه معرفی شده بود و شرکت‌های نوپا دوست داشتن از روش‌های تازه در زمینه فناوری و ایده‌های نو بهره‌مند بشن. این کتاب به نوآوری باز می پردازه. حرفش اینه که برای اینکه شرکت شما آخرین نوآوری‌ها و فناوری را برای تولید محصول و خدمات استفاده کنه، لازم نیست خودتون اون دانش را بدست آورده باشید. می‌تونید بخش‌هایی از کار و تولیدتون را برون‌سپاری کنید یا نوآوری، فناوری و دستاورد سایر شرکت‌ها، تیم‌ها، افراد و استارت‌آپ‌ها را با روش‌هایی مختلف همکاری با اونها، به مجموعه خودتون وارد کنید. 
      

13

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

این کاربر هنوز بریده کتابی ننوشته است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.