یادداشت وجیهه مهرابی

        دبیرستانی بودم و به عنوان تکلیف کلاسی بخش‌هایی از اشعار جبران خلیل جبران را به انگلیسی ترجمه کردم؛ بیشتر بندهایش درباره عشق و آزادی بود. دبیر زبانم، بعد از خواندن ترجمه‌ام، توصیه کرد که حتماً کتاب «کویر» دکتر شریعتی را بخونم. اما نه خودش کتاب را داشت و نه کتابخانه. مدت‌ها دنبالش گشتم. توصیه اکید معلمم باعث شده بود خیلی کنجکاو و مشتاق خواندن کویر شوم. بعد از مدت‌ها، در سفری به شیراز، وقتی سال اول دانشگاه بودم، کتاب را از یک دستفروشِ کتاب خریدم.
با اینکه آن روزها خط به خط کتاب را مزه کردم، امروز حتی یک جمله از کویر یادم نیست. به همین خاطر نمی‌توانم درباره محتوای کتاب چیزی بنویسم.
اما به خاطر دارم بعد از کتاب «ابوذر غفاری»، کویر بیشتر از هر نوشته‌ای از شریعتی، به احساسات پرشور جوانیم نزدیک بود. شاید چون در این کتاب بیش از آثار دیگرش به خودش و عشق‌‌های خودش می‌پرداخت؛ علاقه‌اش به لویی ماسینیون، و عشق بی‌پایانش به علی (علیه السلام).
برداشت امروزم از کویر این است که با خواندنش، شاید از نظر فکری و علمی چیزی به دست نیاورید، اما خواندن اثری که نتیجه سرریز عواطف نویسنده‌ای چون علی شریعتی است بسیار لذت‌بخش خواهد بود و شما را به بعد احساسی این شخصیت ویژه نزدیک‌تر می‌کند.
      
2

27

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.