اگر بپذیریم که انقلاب اسلامی ایران انقلابی فرهنگی بوده است در خواهیم یافت که چرا با عینک علوم انسانی رایج نمیتوان اتفاقات آن را فهم کرد. برای ارتباط با این پدیده و آنچه از آن زائیده میشود باید مبانی آن را شناخت و با شناخت بدست آمده به تحقیقات گسترده در زمینههای مختلف علوم انسانی پرداخت.
در سالهای اخیر بحث تاریخ شفاهی به صورت جدیتری مطرح و پیگیری شد. کتابهایی از جنس این کتاب به ما میگویند که تاریخ شفاهی تنها برای مرور خاطرات نیست بلکه میتواند ماده خام پژوهشهای جدیتر روانشناسانه، جامعهشناسانه و... شود. این دست دادهها در واقع پژوهشهای میدانی مفیدی هستند که راه ما برای رسیدن به نظریههای بومی علوم انسانی را هموار میکنند.