محمد جواد آبهشت

محمد جواد آبهشت

@Kafchal

35 دنبال شده

27 دنبال کننده

                ما بی غمان مست دل از دست داده ایم
              

یادداشت‌ها

        فراتر از جنون با این کم نقص نبود باز به دلم نشست. تو این قحطی داستان فارسی این کتاب غنیمته ، چرا؟ چون قصه دارد. چیزی که چندین سال در رمان فارسی قصه را فدای فرم و لفظ بازی و توصیفات ادبی داده است . قصه جان مایه رمان است و اینکه نویسنده جرات کرده است در اولین تجربه اش دل به رمان جنایی نوشتن بدهد جای تقدیر دارد چون رمان جنایی نوشتن به مثال جوک گفتن است با این تفاوت که در جوک اگر خنده نگیری باختی و در جنایی اگر ترس به در فضای خیال خواننده وارد نکنی شکست خوردی .هنری که هیچکاک استاد بلامنازع آن است. فضایی سورئالیستی که من را یاد فیلم زنگهاو fight club انداخت. رمان با کمی ویراستاری و گرفتن غلط های املایی بهتر هم میشد. اوایل داستان بخاطر اینکه کاراکتر های داستان نه اسمی داشتن و نه مکان و تاریخ اتفاق داستان مشخص نبود رنج میبردم و چای در ادامه فهمیدم این ترفند نویسنده بود که ترس را تا آخر در وجود خواننده نگه دارد که برای خودم جالب بود مطمینا بعدها ز این نویسنده بیشتر  می‌شنوید و بیشتر می‌خوانید . 
زیادی اضافه است و مخلص کلام اینکه ارزش خواندن دارد
      

7

        از حاج سیاح که اولین شخصی است پا به آمریکا گذاشته تا امروز سفرنامه های معدودی درباره آمریکا نوشته شده است که هر یک به نحوی درباره آنچه مشاهده کرده اند نوشته اند. 
ولی این با وجود نثر شیوا نتوانست نظر من را جلب کند .
اگر فلسفه خواندن سفرنامه این باشد که شما همراه نویسنده به مشاهده آنچه او دیده می‌پردازید خب باید بگم این اتفاق نیفتاد 
و اون آمریکایی که در بیوتن رضا امیر خانی دیدم در این کتاب مشاهده نکردم 
و اون تحلیلی که در کتاب سفر آمریکای آل احمد یا بهشت شداد جلال رفیع بود در این کتاب خبری نبود 
اون حیرانی اکثر جهان سومی ها در بدو ورود به آمریکا در فرودگاه جی ال کی  یا با دیدن برج های سر به فلک کشیده منهتن دچارش میشوند دردر نویسنده تاثیری نداشت 
ای کاش نویسنده قبل از سفر کمی سفرنامه ابن بطوطه و ناصر خسرو و کتابهایی از این قبیل مطالعه میکرد تا کمی شبیه دفتر خاطرات نشود
کتاب جز آن بخش که به صورت اتفاقی جیسون رضاییان را  میبیند چیز جذابی نداشت
      

9

        نون والقلم ما یسطرون
یکی از دلایل رفتنم‌ به نمایشگاه کتاب قطعا خرید کتاب جناب دکتر احسان رضایی بود. کسی که مشوق اصلی من و هم نسل های من در امر کتاب خوانی بود. در طول عمر خودم کسی را به اندازه دکتر رضایی ندیدم که چنان شیفته کتاب و کتابخوانی باشد که باعث شود شما هم به کتاب خواندن میل زیادی پیدا کنید. یاد مرحوم مغفور مجله همشهری جوان و صفحه یاد ها و صفحه کتاب باز بخیر که دکتر به مناسبت‌های مختلف از دل قدیمی ترین کتب مطالبی شیرین و خواندنی به خواننده ارزانی میکرد. زمانی از تاریخچه لغت نامه دهخدا می‌گفت زمانی از تفاوت شعر حافظ و مولانا
گاه از بهترین ترجمه های رمانهای مشهور میگفت و گاهی چون تراپیستی حاذق برحسب و حالت کتابی معرفی می‌کرد .
یاد ستون شعر سعدی در کافه چی همشهری جوان بخیر .
کاش مقالات و نوشته هایش در کتابی جمع بشود که واقعا مفید است
خب این از مقدمه و آشنایی نویسنده 
کتاب نتیجه تجربیات و زحمات یک‌فردی است که بی حد و اندازه عاشق کتاب است و راهنمایی است برای کتاب خواندن و رسیدن به مقام کتابخواری. ولی متاسفانه در نوشتن کتاب و چاپ آن عجله صورت گرفته که به کیفیت کار صدمه زده. کتاب میتوانست بهتر از این و با حزئیات بیشتری چاپ بشود (نکته . گول شعار انتشارات جام جم را نخوردید همه کتابهای این انتشارات ارزش خواندن دارند ولی بعضی هاش ارزش خریدن خیر پس در این گرانی کتاب، در اولویت های آخر خرید قرار دهید یا از دوستان قرض بگیرید. این کتاب برای منی که با شور و شوق کتاب خریدم کمی ناامید کننده بود ولی در کل هر چه از دوست رسد نیکوست)
والسلام
      

26

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

این کاربر هنوز بریده کتابی ننوشته است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.