چه می توان گفت ؟ یک شاهکار ادبی و احساسی در دل جنگ ! 
از آغاز کتاب و نخستین خطوط می توان رد پای مرگ را دید . مرگ چه کسی ؟ مشخص است انسانیت!!! 
پای جنگ که در میان باشد ، خون ریخته می شود . 
خون که ریخته شود ، مردم در زندان عذاب حبس می شوند . 
در زندان عذاب حبس شدن یعنی پیروزی و شکست یک معنی دارد . 

این کتاب داستان یک خانواده ی آلمانی بی‌گناه را پس از شکست آلمان در جنگ جهانی دوم روایات می کند . 
داستان بر میگردد به زمان آتشین تقسیم شدن برلین ... 
حال وقتی شهر دو میان می شود . یک خانواده هم نصف می شود ! نه تنها آنها بلکه عشق ، محبت و آرامششان هم نصف می شود . 
شخصیت اصلی داستان در تلاش است که این جدایی را به پایان برساند با چه راهی ؟ فرار . 
آیا او می تواند ؟ 
یا در مسیر عشق به خانواده به دام مرگ می افتد ؟؟
      

        عاشقانه های یونس در شکم ماهی : کتابی که شما نه تنها از خواندنش لذت می‌برید ، بلکه از نخستین صفحه تا واپسین صفحه با شخصیت های داستان و روایتی که راوی نقل می کند زندگی می کنید . 
جملات ادبی پر از آرایه و تشبیه که شما را در شرایط داستان حفظ می‌کند و گویا شما را به سفری با روایت های داستان می برد . داستانی در دل صدای های آهنین جنگ ، نجوای عشق ، رقص نت های موسیقی و سوسوی ستارگان احساس. 
شما برای فهمیدن این داستان  تنها نیاز دارید خوب ببینید همین ! 

من به شدت این داستان را به شما پیشنهاد میکنم .
      

        و اما یکی از بهترین رمان های نوجوان ایرانی ، حتی یک دقیقه کافیست! 
از موضوع ، گرفته تا نوع توصیفات و جملات همه چیز به طرز خیره کننده ای خاص و ادبی است . گاهی  پیش می‌آید که به دلیل اقتضای سن  در مرداب شک غرق می شویم برای مثال: ممکن است من دختر واقعی مادر پدرم نباشم ؟ 
یا آیا واقعا من کسی هستم که می دانم ؟ 
آیا قدم هایی که در مسیر سرنوشت بر میدارم درست است ؟ 

این داستان ها هم درباره ی دختر شطرنج بازی است که طی اتفاق هایی که پشت سر هم در جاده ی زمان رخ می‌دهد 
به هویت واقعی اش شک می کند . حال برای آرام کردن شعله های این شک طی یک اردو مسابقه ی شطرنجش 
متوجه ی حقایقی درباره ی زندگی خودش در زلزله ی بم می شود  . 
رازی شخصی در دل تاریخ... 

من دیانا تقی خانی این کتاب را به شما پیشنهاد میکنم .
      

        شاید تنها نکته جذاب این کتاب البته برای من موضوع اش بود .
جملاتی که نویسنده در یک کتاب به کار می برد ، به اندازه ی موضوع آن مهم و تأثیر گذار است . اما من تاثیری از جملات این کتاب دریافت نکردم .  در برخی از صفحات که باید احساسات نمایان می شدند و من حس رو دریافت نکردم اما به وضوح مشخص بود که نویسنده برای این کار تمام تلاشش را کرده است . 
نکته‌ی بعدی ساده بودن حملات بود ، ارایه یا تشبیهی در آنها دیده نمی شد و اون روش گزارشی کمی آزار دهنده بود .
با این وجود موضوع داستان به قدری خوب بود که با نبود احساس و جملات زیبا شما را به ادامه‌ دادن این کتاب دعوت می کرد . 
دلم می خواد موضوع رو لو بدم اما جذابیتش به راز آلود بودنش هست .
      

        ساعت مادربزرگ نوشته ی کیت پیرسون : این کتاب شاید دغدغه ی خیلی از نوجوانان آن هم در جامه ی امروزی را به زبانی ساده و خودشان بیان می کند . معمولاً نوجوانان از اینکه خارج از مسائل قرار گیرند ، بیزار هستند ‌ . آنها می خواهند که در تصمیم گیری ها سهیم باشند ، مخصوصا وقتی این تصمیم گیری به خانواده شون و جدایی پدر و مادرشان برگردد .  
در این داستان شخصیت اصلی همچین شرایطی دارد ، مادر و پدرش در حال جدایی هستند و  قصد دارند برای دور کردن او از این شرایط مبهم او را در تعطیلات تابستانی به کلبه خاله اش بفرستند . او از ملاقات با فرزندان خاله اش که کمی بیگانه هستند بیزار است و دلش می خواهد در کنار خانواده ی خودش باشد . اما در همین شرایط است که اتفاق عجیب و رازآلودی برایش می افتد . آیا او می تواند از پس این اتفاق بر بیاید ؟؟
 

کیت پیرسون توانسته در این کتاب احساسات را به خوبی بیان کند و با در نظر گرفتن ی شخصیت داستان هزاران کودک و نوجوان مانند او را بیان کند . 
جملات ساده ، روان و کمی توصیفی هستند . 
فضای داستان صمیمانه است . 
 من دیانا تقی خانی این کتاب را به شما پیشنهاد می کنم .
      

        این کتاب ، با ایجاد فضای خلاق ، خواننده را به سمت خود می کشد ، با توصیف خاص و روان شخصیت ها ، استفاده از واژه های طنز ، نقاشی های کم ولی ساده و جذاب  چه ابتکار عملی !! 
نویسنده با بهره‌گیری از چهره قلم خلاقش توانسته فضای امنی برای خواننده ایجاد بکند .