وقتی به بهخوان اومدم، فهمیدم باید از منطقه ی امنم بیرون بیام و کتاب های جدید، با ژانر های متفاوت رو بخونم.
توی شبکه های اجتماعی مختلف گشتم تا یه کتاب خوب پیدا کنم که دیدم همه جا پر شده از کتاب ناتوان. یادداشت ها و نقد ها رو خوندم و حقیقتاً جا خوردم.
نظرات تقریباً به سه دسته تقسیم میشدن:
کسایی که عاشق این کتاب شده بودن و از فضا و داستان جذابش میگفتن .
کسایی که از تکراری و کلیشه ای بودن کتاب ، کند بودن داستان در ابتدا و نگارش بد نوشته بودن اما با این وجود به خوندن ادامه داده بودن و علاقه ای عجیب به ناتوان پیدا کرده بودن، اما همچنان نمی تونستن از ایرادات زیاد چشم پوشی کنن.
کسایی که اعتقاد داشتن خوندن این کتاب وقت تلف کردنه و نمی ارزه اینقدر بابتش پول بدیم و آثار بسیار بهتری هم وجود دارن .
تا همین امروز صبح مشغول خوندن نظرات بودم و در این فکر بودم که کتاب رو بگیرم یا نه.
عصر اتفاقی رفتیم شهر کتاب . قصد نداشتم کتاب رو بردارم، اما از توی قفسه میگفت بیا منو بردار😂. دیگه دلو زدم به دریا و برداشتمش.
شاید یکی از مهم ترین علت های معروف شدن این کتاب، جلد جذابشه، و شخصیت هاش ( به نظرم از عکس های صفحه های اول خیلی خوشگل بودن)
خلاصه که، برداشتمش چون میخواستم جواب چند سوالو بفهمم :
چی میشه که با وجود مشکلات زیاد، یه کتاب توی دلت جا خوش میکنه؟
میشه به کتاب های ترند اعتماد کرد؟
کتاب های ترند توی چه محوری هستن و مردم بیشتر جذب چه چیز هایی میشن؟
البته که نمیشه با خوندن فقط یک کتاب به این سوال ها پاسخ بدیم، اما میخوام برم توی این مسیر و کتاب های بیشتری در این ژانر بخونم (حتی اگه با فاصله بخونمشون) و بتونم به سوالات توی ذهنم جواب هایی بدم.
چون، اینکه بدونیم جامعه داره در چه سمتی حرکت میکنه و به چه جایی میره ، خیلی مهمه.
میرم که کتابو شروع کنم و بعد از خوندن ۸۰ ، ۱۰۰ تا صفحه یه یادداشت دیگه می نویسم🌹✨