محمدعلی رنجبر به روایت مرضیه کازرونی همسر شهید (اینک شوکران 4)

محمدعلی رنجبر به روایت مرضیه کازرونی همسر شهید (اینک شوکران 4)

محمدعلی رنجبر به روایت مرضیه کازرونی همسر شهید (اینک شوکران 4)

4.5
7 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

18

خواهم خواند

2

شابک
9786003301177
تعداد صفحات
104
تاریخ انتشار
1397/1/1

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        پشت جلد:می گفت (( خدا توی دنیا معمولا یا اول زندگی سختی می ده با آخرش. ده سال اول زندگی مون جنگ بود و سختی و دوری و نداری، وسطش هم مریضی داده. وقتی خوب شدم، ده سال آخر زندگی مون رو خدا گذاشته که من تو رو ببرم مکه، خوش باشیم ، بچه هامون رو عروس و داماد کنیم.))
گفتم (( من راضی ام)).
وقتی دیدم آخرش هم رفت ، پیش خودم گفتم خدایا انگار قرار نیست برای ما خوشی باشد. همه اش را توی سرنوشتمان زده بودی ناخوشی و من نمی دانستم.
احساس می کنم این راه زیبایی بود که فقط برای ما بود؛ یک جاده ی اختصاصی. شاید اگر خودش زنده بود ، ما دیگر توی این جاده نبودیم. اما خواست خدا این بود که من و محمد علی این مسیر را برویم و تا ته خیلی چیزها را درک کنیم ، ته خوشبختی ، ته دلتنگی، ته انتظار، ته محبتی که آدم ها در زندگی عادی شان به آن نمی رسند.