اوایل کتاب رو خیلی دوست داشتم و باهاش ارتباط برقرار کردم. اما از اواسط داستان یکم از متن خسته شدم. اواخرش اما خیلی خوب بود. برای من که تکه تکه خوندمش دوست داشتنی بود و خیلی نویسنده و دغدغه هاش رو درک کردم.
        

          این کتاب مجموعه ای از دلنوشته ها و خاطرات یک خانم میانساله.
نویسنده برای ما از فکر ها و دغدغه هاش میگه‌.

حقیقتا قبل از شروع، تصور دیگه ای از کتاب داشتم و خوندنش برای من کند پیش رفت.
تنها نکته ی مثبتش برای من این بود که بعد از خوندن بعضی از فصل ها به خودم میگفتم:(( اِ چه جالب.پس تنها نیستم.))
        

          به خانومهایی که یک تنه همه ی وقایع رو در ذهنشون تحلیل میکنن و ازش قصه میسازن... توصیه میکنم این کتاب رو بخونن، بعد میبینن که تنها نیستن😉
 البته فکر کنم همه‌ی خانومها اینطورند🤭
داستانهای خانم کتی گایزوایت، 
کارتونیست و خالق شخصیت کیتی،
 در هم تنیدن روی حقیقت و  طنز زندگیه...
من کتاب رو  دوست داشتم...
☘️دل نوشته ای از سالهای بزرگسالی

        

          باحال بود و با زبان طنز مشکلات زنان و ... رو میگفت . صرفا برای سرگرمی خوندمش ولی تاثیر خاصی روم نذاشت بنابراین یه امتیاز کم کردم....
        

          کتاب حالت درددل طور داره. کتابی نیست که بگی میشه ازش مطالب روانشناسی خاصی یاد گرفت. خیلی جاها می‌خونی و می‌گی اععع این که منم یا این اتفاق که برای منم افتاده؛ در واقع من خیلی جاها باهاش همذات‌پنداری کردم و از خوندنش لذت بردم✨️
        

          همیشه کتاب‌هایی که در حوزه‌ی زنان و دنیای مربوط به زنان و دختران و دست‌و پنجه نرم‌کردن‌های آن‌ها با زندگی ( در هر زمینه‌ای) نوشته میشه برام جالب بوده ؛ ولی حقیقتا این کتاب نتونست خیلی توجه من جلب کنه. کتاب نثر کاملا خودمانی داشت و سعی داشت حس صمیمیت و همدردی را با خواننده( به خصوص مخاطب زن) به اشتراک بگذاره؛ ولی خب خیلی معمولی بود.
        

          جالب نبود
        

          نقش هایی که توی زندگی گاها همزمان می پوشیم شون: نقش مادری و نقش فرزندی.... استیطال ِ  «چه کنم با پیری ِ عزیزانم»، همزمان با  «چه کنم با بزرگ شدن فسقلکم»... 
خوندنش و دانستنِ اینکه در فکر کردن به اینها تنها نیستیم حس خوبی بود واقعا.
        

          خانم نویسنده  واقعا 
 خیلی دلِ  پُری داشت...
می توانست موجزتر و بهتر باشد.
        

          داستان ها و مشکلات یک خانم میانسال ، ب عنوان یک مادر با دخترش و یک فرزند با والدینش ، 
روند کتاب هیچ ربطی ب اسمش نداشت ، من که تا نصفش ب زور خوندم ):
        

          دغدغه ها و سختی های زندگی یک زن در هر جامعه ای در این کتاب گفته شده ولی اونقدر که آدم لحظه اول با دیدن کتاب فک میکنه، کتاب قوی و خفنی نیس که حالا اومده باشه پنجاه تا موردو گفته باشه و در مورد هر کدوم با یه سری دلایل و استدلال های منطقی توضیح داده باشه ... ینی انتظار یه لیست خیلی جالب و جذاب پر از نکات آموزنده رو نداشته باشید ..
روی جلد کتاب هم نوشته دیگه : دلنوشته ..
در کل به خوندن این کتاب ادامه دادم چون نمیخواسم به صورت نخونده گوشه ذهنم بمونه و اگه به خاطر این وسواس فکری راجع به کتاب نبود قطعا بعد از خوندن چند صفحه اول کتاب، دیگه ادامش نمیدادم ..
        

          هی با خودم گفتم نه..نذارش کنار و ادامه بده ولی واقعا نتونستم ادامه بدم و خوشحالم از این تصمیمیم:)