Hedda Gabler

Hedda Gabler

Hedda Gabler

هنریک ایبسن و 1 نفر دیگر
4.1
11 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

23

خواهم خواند

10

ناشر
شابک
9781847024695
تعداد صفحات
112
تاریخ انتشار
_

توضیحات

          Henrik Ibsen nació el 20 de marzo de 1828 en Skien, al sur de Cristianía, llamada hoy con su nombre más antiguo: Oslo. Alternó sus residencias en Noruega -su patria-, Alemania, Italia, y desde 1892 ya no se movió de Cristianía, donde murió en 1906. Hasta el final de su vida Ibsen marcó las llagas morales de su pueblo y de la humanidad, sin hacer caso de las voces contrarias. Desenmascaró a sus adversarios en Un enemigo del pueblo (1883); planteó la lucha entre la verdad y la mentira en El pato silvestre (1884), y la de los valores ciertos o aparentes en Casa de muñecas (1879); determinó las causas del tormento fisiológico y espiritual en Espectros (1881); en Hedda Gabler (1890) buceó en el abismo del alma femenina como foco de un problema general; debatió en La dama del mar (1888) el determinismo y el libre albedrío, formulando sugestiones novísimas, y deslumbró con la imaginación envolvente de Peer Gynt (1867), donde resuenan los ecos de las fantásticas leyendas nórdicas.
      

یادداشت‌ها

          نمایشنامه‌ی هدا گابلر آخرین نمایشنامه‌ی ایبسن در سیر نمایشنامه‌های رئالیستی-ناتورالیستی‌شه و بعد از اون به نمایشنامه‌هایی مدرن‌تر و با به قول بهزاد قادری هنر ناب می‌رسه. که مشخصه‌ی ظاهری نمایشنامه‌های گروه اول حضور در یک خانه و یک صحنه‌ی مشترکه (که از تئاتر ایبسن و استریندبرگ وارد سینمای صامت آلمان و بعدها سینمای برگمان می‌شه و به کامرشپیل شهرت پیدا می‌کنه)... با اینکه تعاریف زیادی از نمایشنامه‌های متأخر ایبسن می‌شه اما من علاقه‌ی زیادی به آثار «هنر ناب» ایبسن ندارم... نمی‌دونم چرا... شاید به خاطر این که من ایبسن رو با خانه‌ی عروسک و اشباح شناختم و انتظار چنین نمایشنامه‌هایی ازش دارم... و یا شاید به خاطر اینکه به عنوان یه دانشجوی تئاتر از لحاظ فنی علاقه‌ای به تغییر صحنه در نمایش ندارم و یا خیلی علل دیگه! به هر حال پس از مدت‌ها یه کار رئالیستی-ناتورالیستی از ایبسن خوندم که سر شوقم آورد... و چقدر عجیب بود این شخصیت هدا گابلر!!!
        

0