بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

روایت تفکر، فرهنگ و تمدن از آغاز تا کنون: این عصر قرمز است: از مدرنیته تا جنگ جهانی دوم

روایت تفکر، فرهنگ و تمدن از آغاز تا کنون: این عصر قرمز است: از مدرنیته تا جنگ جهانی دوم

روایت تفکر، فرهنگ و تمدن از آغاز تا کنون: این عصر قرمز است: از مدرنیته تا جنگ جهانی دوم

3.7
8 نفر |
4 یادداشت
جلد 4

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

20

خواهم خواند

16

کتاب روایت تفکر، فرهنگ و تمدن از آغاز تا کنون: این عصر قرمز است: از مدرنیته تا جنگ جهانی دوم، گردآورنده خانه فرهنگ و هنر سافیا.

لیست‌های مرتبط به روایت تفکر، فرهنگ و تمدن از آغاز تا کنون: این عصر قرمز است: از مدرنیته تا جنگ جهانی دوم

یادداشت‌های مرتبط به روایت تفکر، فرهنگ و تمدن از آغاز تا کنون: این عصر قرمز است: از مدرنیته تا جنگ جهانی دوم

            باسمه
⚠️ با توجه به اینکه کتاب‌های این مجموعه پیوستگی معنایی دارن، این یادداشت رو هم در ادامه یادداشت‌های مربوط به جلدهای قبلی می‌نویسم. کلیات، به خصوص نقاط قوت و ضعف کلی، باز هم اینجا موضوعیت داره که از تکرارش صرف‌نظر می‌کنم.
🔰 جلد چهارم سعی کرده بازه بعد روشنگری تا بعد جنگ جهانی دوم رو در دو بخش اروپا و ایران بررسی کنه. گرچه اسمش، اشاره به جنگ‌های بزرگ این عصر داره؛ عملاً خیلی خیلی کم بهش پرداخته و از کنارش رد شده! 😐😂
🔰‌ از نظر اقتصادی ایرادات جدی به این جلد هم وارد هست. طبعاً وقتی کتاب سعی کرده بازه‌های زمانی طولانی رو خلاصه بررسی کنه، انتظار ساده‌سازی داریم؛ ولی نه در حد ارائه دیدگاه‌های بسیط! مثلاً نتیجه‌گیری نادرست از چرخه پول و اعلام اینکه بانکداران بزرگترین سرمایه‌داران جهانند؛ در صورتی که بازار بورس، این نقش رو مدت‌هاست تعدیل کرده (گرچه نگاه متن به بحران اقتصادی ۱۹۲۹ اینقدر ضعف داره که تا حدی قابل فهم هست چرا اون نگاه غلط در تحلیل وجود داشته...)!
🔰 نگاه نادقیق و منفی به بدهی به مثابه عامل رشد اقتصادی مدرن یا نگاه نادقیق و منفی به واسطه به مثابه عامل تسهیل جابجایی محصول، بیشتر این حس رو القا می‌کنه که بر پایه مشهورات جامعه، متنی نوشته شده...
🔰 همین روند رو میشه درباره تحلیل غلط جنگ اول و دوم تریاک هم دید. کتاب از اینکه انگلستان به دنبال جبران کسری تراز تجاریش با چینِ غیر علاقمند به تعاملاتِ گسترده‌تر نبوده، حرفی نزده؛ لذا خواننده ممکنه براش ابهام بشه که نکنه این حرف‌ها که انگلیس - به واقع - پلیدترین روش‌ها رو برای ایجاد و افزایش تقاضا در چین دنبال کرد، حقیقت نداشته باشه و این جور چیزها...
🔰 در زمینه سیاسی هم البته اوضاع بهتر نیست... این بسیط تعریف کردن همچنان ادامه پیدا کرده: تعبیر صرف و ساده‌انگارانه لیبرالیسم به معنای پول برای پولدار! یا تعبیر امپریالیسم (imperialism) به استعمار (colonialism) و مساوی دانستن اون با ترجمه آباد سازی! حتی تعبیر جنگ سرد به جنگ زرگری! آخه چطور؟ این عجیب‌ترین چیزی بود که تا حالا در این مورد دیده بودم! جنگ سرد، فقط برای بازیگران اصلی، داغ نشد؛ اما بسیاری طعم تلخ اون جنگ رو در سراسر جهان چشیدن... خلاصه باز هم همون بحث پیش میاد که انگار بر پایه مشهورات جامعه، متنی نوشته شده...
🔰 در نگاه تاریخی برخی بخش‌ها، سرگیجه این کتاب - و به صورت کلی مجموعه - آزاردهنده هست؛ برای مثال روایت گنگ و بعضاً پرت از سرگذشت فلسطین و در ادامه‌اش سلطان وقت عثمانی. عبدالحمید دوم قدیس جلد یک بود و حالا ابلیس جلد چهار! 😐 نه به اون شوری و نه به این بی نمکی! این سرگیجه رو وقتی بهتر تجربه می‌کنین که در یه رشته تاریخی، یه بار تاریخ رو میلادی می‌خونین، یه بار قمری و یه بار شمسی! 😂🤦‍♂️
🔰 اینکه شروع جنگ دوم چین و ژاپن - که با تجاوز ژاپن به بهانه قضیه پل مارکوپولو شروع شد - به اعلان جنگ چین نسبت داده بشه یا اشاره به عدم یهودستیزی هیتلر هم بیشتر به یه سری شوخی بی‌مزه می‌مونه تا روایت تاریخی...
🔰جالب اینجاست که هرچقدر بعضی جاها کاملاً مرامی توقع داره یه بحثی قبول بشه، همونقدر هم انتظار داره یه سری ثابتات و مشهورات علمی رد بشه... وقتی هم بحث از لوازم استدلال می‌کنه، واضح میشه که انگار اصل مسئله مورد بحث - مثلاً نظریات داروین یا تاریخ ابتدایی بشر - فارغ از درست یا غلط بودن، برای نویسندگان فهم نشده بوده... و باز هم همون بحث پیش میاد که انگار بر پایه مشهورات جامعه، متنی نوشته شده...
🔰 اون بحث سرگیجه که گفتم، به شکل دیگه‌ای اینجا نمود پیدا کرده؛ مثلاً در موضوع مشروطه، موضع کتاب مشخص نیست که اگه طرفدار ایجاد عدالتخانه جهت رسیدگی به شکایات مردم از دستگاه دولتی هست، چرا از لوازمش - در قالب مشروطه - حمایت نمی‌کنه. منظورم چیه؟ وقتی عدالتخانه می‌خواد در مورد شکایت علیه دولت تظلم خواهی کنه و نمی‌خواد مثل حالت قبل - بردن شکایت پیش خود دربار - باشه، باید مستقل باشه؛ این یعنی پذیرش تفکیک قوا. طبق چی می‌خواد به شکایت رسیدگی کنه؟ قانون و... یعنی یه سری اشکالاتش به مشروطه، عملاً در حین دستیابی به عدالتخانه هم رخ میده خب! بماند که صحبت‌های رهبری در صدمین سالگرد مشروطه، تعبیر عدالتخانه به مجلس رو کاملاً توجیه می‌کرد و تناقضی نمی‌دید...
🔰 یه نکته قابل توجه هم تا اینجا که چهار جلد از مجموعه رو خوندم، قابل ذکره: به نظر میاد موضع مجموعه - با افت و خیز در برخی جلدها - رد تمامی مظاهر تمدن غربه؛ در صورتی که نامه مشهور امام خمینی به یکی از روحانیون در باب دستاوردهای تمدن غربی، نگاه محوری انقلاب اسلامی رو در رد این نگاه غلط، واضح می‌کنه. تصریحات رهبری انقلاب اسلامی در مورد آموختن از غرب (در عین مواضع صریح ایشون در مورد مسائل فرهنگی) هم تأکیدی دیگه بر این بحث هست.

☑️ روند افت مجموعه در هر جلد، واضحه... نکات منفی این کتاب دیگه اینقدری بود که بیشتر از نکات مثبت به چشم بیاد؛ لذت برای مطالعه جداگانه، قابل توصیه نیست...