سلام🙋‍♀️
کتاب خوب و  متفاوت و جمع و جوری بود
اما #معرفی_کتاب !
اسم شخصیت اول کتاب که هادیه(جای محمد خالی💔😁)
#هادی باطن خوبی داره ولی راه رو اشتباه رفته.
همین.
اما داستان جالبی داره 
من خوشم اومد 
 میشه کلی از این کتاب تو زندان ها پخش کرد،از این جور آدم ها مثل هادی کم نیست...
راستی مثل همیشه طراحی جلد اصلا خوب نیست
خلاصه پیشنهاد میکنم✅️
        

          سلام اول بگم که یههه کوچولو اسپویل ممکنه داشته باشه یه کوچولو
این کتاب و یه بار خونده بودم قبلا ولی چون خیلی دوسش دارم و همینطور محرم بود و به این حال و هوا میخورد گفتم یه بار دیگه بخونمش،ارزشش و داره که حتما بخونید حداقل یه بار... 
این کتاب تموم که شد احساساتم و لا به لای کلمه ها جا گذاشتم،از این کتاب تونستم قشنگ این موضوع که امام حسین کوچیک و بزرگ،پیر و جوون،خوب و بد نمی‌شناسه همه رو میکشونه و می‌بره رو بفهمم و دقیقا همون جایی که هادی با خودش داشت می‌گفت کی و چی من و کشوند اینجا منم حالش و میفهمیدم:)))
از هادی فرزی که شد خادم الحسین،امام حسین بخواد می‌تونه بکشونتت و ببرتت و به خودت بیای و ببینی عه من کجا و این جا زیر بیرق امام حسین کجا:)
خلاصه الحمدلله واسه وجود امام حسین!
        

          بازم امام حسین (ع) و مرام و معرفت خرج کردن‌هاش... و اشکی که از شدت این همه لطف گوشه‌ی چشم‌ها مینشینه...
        

          به قدری شیرین بود که نفهمیدم کی  تموم شد  🥹❤️‍🩹

دوباره عبد گنهکار و روسیاه حسین
شده میان حسینیه، سر به راه حسین

همیشه مادرم از کودکی سفارش کرد
هر آنچه شد نرو از بین خیمه گاه حسین

زهیر را به نگاهی بزرگ عالم کرد
سعادت ابدی چیست؟ یک نگاه حسین

        

          داستانی جذاب  و ناب
انتخاب چند موضوع  و جمع کردن آن در یک موضوع
عالی بود
        

          خوبه قشنگه
ولی خیلی جای کار داره و آخراش رو خیلی یهویی جم کردن 
و من نمی‌فهمم یسری واژگان که هیچ موضوعیتی نداره چرا باید داخل کتاب باشه دست آدم رو میبنده برای معرفی به بچه ها و نوجونا
        

          امام حسین علیه السلام، سفینة النجاة
        

          خیلی متفاوت از کتاب‌های دیگه‌ی آقای حدادپور جهرمی بود. با توجه به کتاب‌های امنیتی‌ای که از این نویسنده خونده بودم، فکر می‌کردم قراره باز هم با هیجان یه رمان امنیتی روبه‌رو بشم اما فضای کتاب کاملا متفاوت از مستند داستانی‌هاشون بود. در کل  کتاب سرگرم کننده‌ای بود اما خبری از هیجانِ نفس گیر نیست.
        

          عبرت آموز ،غیر قابل پیش بینی ،
اما نوع نوشتن به دلم ننشسته یکم  آموزنده هست 
۱۸ خرداد ۱۴۰۲ساعت ۹ شروع 
۱۹ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۶:۲۰ پایان 
۱۴۴صفحه
        

          اگه امسال کربلا نمیرید و میخواید مثل چی گریه کنید بیاید  رمان هادی فرز رو بخونید البته تضمین نمیکنم مث من کارتون به بیمارستان کشیده نشه!!
 قسمت  ۱۲ رو فقط اصفهانیا می‌فهمن  و با اعماق وجود درک میکنن 
چون تو همه محله ها اصفهان یه زینت خانم دارن😂😂


آقای جهرمی دست مریزاد واقعا بردیمون یه سر کربلا و برگشیتم تازه همراه با هادی و مشچای ۶ گوشه رو سفارشی زیارت کردیم 

امیدوارم یه مرگی مثل مشچای تجربه کنیم و تو خاک کربلا بمیریم و بعد از زیارت ، وادی السلام آرامگاه ابدیمون باشه✨🖤