برگ هیچ درختی

برگ هیچ درختی

برگ هیچ درختی

3.1
5 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

9

خواهم خواند

6

ناشر
نیماژ
شابک
9786003675247
تعداد صفحات
80
تاریخ انتشار
1399/4/9

توضیحات

        صمد طاهری آبادانی ساکن شیراز؛ داستان نویسی متمایز، کسی که با رئالیسم  خاص خودش جادویتان می کند. " زخم شیر" را به خوبی به یاد داریم و تاثیرش بر حال و هوای داستان نویسی امروز. حالا با رمانی کوتاه میخکوبمان می کند؛ با قصه ی سیامک و عموعباس، با فضای به شدت پایبند به واقعیت و در عین حال بسیار فراتر از آن. " برگ هیچ درختی" روایت برگ هایی ست متعلق به هیچ  درختی؛ درخت هیچ! برگ هایی معلق میان زمان و مکان..." من آدمِ بی شرفی هستم. این را عمه کوکب گفته. و عمه کوکب هیچ وقت حرفِ بی ربطی نمی زند. خودم زنگ زده و خبرش کرده بودم. با وانت بار لکنته ای آمده بود. لابد اول رفته بود دادستانی و پولِ گلوله ها را پرداخته بود که دژبانی اجازه داده بود بیاید توی پادگان"فروشگاه اینترنتی سی بوک
      

یادداشت‌ها