معرفی کتاب اولدوز و کلاغها اثر صمد بهرنگی

اولدوز و کلاغها

اولدوز و کلاغها

3.5
31 نفر |
8 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

59

خواهم خواند

6

ناشر
محور
شابک
9646796206
تعداد صفحات
80
تاریخ انتشار
1388/3/25

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        پدر و مادر الدوز از هم جدا شده بودن؛ مادر به روستای پدری اش رفته بود و پدر، اولدوز را به همراه همسر جدیدش به شهر کوچکی برده بود. اولدوز اجازۀ  انجام هیچ کاری را در خانه نداشت. روزی نامادری اولدوز از خانه خارج شد و به او تاکید کرد که حق انجام هیچ کاری را ندارد. بعد از رفتن نامادری اولدوز متوجۀ  حضور یک کلاغ سیاه در حیاط خانه شد. کلاغ آرام آرام به او نزدیک شد و با او به سخن گفتن پرداخت. اولدوز از تنهایی خویش و سخت گیری های نامادری سخن گفت و کلاغ به او قول داد که یکی از بچه های خود را برای بازی با اولدوز نزد او بیاورد و اولدوز نیز برای شاد کردن کلاغ، قالب صابونی به او هدیه کرد. بعد از نهار، وقتی پدر و نامادری در خواب بودند، اولدوز به حیاط رفت تا بچۀ  کلاغ را تحویل بگیرد. دوستی اولدوز و کلاغ از آن پس آغاز شد و به ماجراهای بسیار ختم گردید.
      

یادداشت‌ها

مینیون

مینیون

1403/12/12 - 15:01

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

0

فهیمه . مؤذن

فهیمه . مؤذن

1404/6/20 - 22:44

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          از آنجایی که با این کتاب هم مثل کتاب ماهی کوچولو با معرفی بقیه آشنا شده بودم ، انتظار خواندن کتابی به سبک و سیاق ماهی کوچولو را داشتم اما اولدوز واقعا دور از انتظار بود .
جمله بندی و حالت نوشتاری کتاب طوری بود که فکر میکردی آن را یک کودک نوشته است ، شاید هم به این دلیل بود که نقل قولی از یک کودک بود که هنوز به مدرسه نمی‌رفت. 
ژانر کتاب که وحشتناک بود ، درام تراژدی ای  با صحنه های خشن  که فکر می کنم اصلا برای بچه ها مناسب نباشد .
کلمات و جملات نامناسب‌ هم که الی ماشاء الله که من مجبور بودم هنگام خوانش برای پسرم خیلی از جملات و صحنه ها را سانسور کنم یا تغییر دهم .
و همراه با یک تناقض که تکلیف خواننده مشخص نبود ، شخصیت اصلی زنده بود یا مفقود ، چرا که در ابتدای کتاب آمده که اولدوز از معلم ش خواسته تا داستانش را برای دیگر بچه ها در قالب یک کتاب بازگو کند اما در پایان کتاب اولدوز قبل از اینکه به مدرسه برود ، ناپدید می‌شود و ذهن خواننده را درگیر می‌کند که بالاخره کتاب_ هر چند که فانتزی تخیلی _ آیا براساس واقعیت بود یا حاصل تفکرات ذهنی نویسنده؟
همینطور هم که مشخص است پایان بازی داشت که آدم را بلاتکلیف رها می‌کرد. 
اما موضوع خشونت نسبت به کودکان  و کودک آزاری از جانب والدین  ، قابل تامل بود که البته با توجه به زمان نوشته شدن داستان امری طبیعی در آن دوره به حساب می آمده است ‌ .
ولی در کل کتابی نبود که بخواهم خواندن آن را به دیگران پیشنهاد بدهم .
        

4