یادداشت فهیمه . مؤذن

فهیمه . مؤذن

فهیمه . مؤذن

3 روز پیش

        از آنجایی که با این کتاب هم مثل کتاب ماهی کوچولو با معرفی بقیه آشنا شده بودم ، انتظار خواندن کتابی به سبک و سیاق ماهی کوچولو را داشتم اما اولدوز واقعا دور از انتظار بود .
جمله بندی و حالت نوشتاری کتاب طوری بود که فکر میکردی آن را یک کودک نوشته است ، شاید هم به این دلیل بود که نقل قولی از یک کودک بود که هنوز به مدرسه نمی‌رفت. 
ژانر کتاب که وحشتناک بود ، درام تراژدی ای  با صحنه های خشن  که فکر می کنم اصلا برای بچه ها مناسب نباشد .
کلمات و جملات نامناسب‌ هم که الی ماشاء الله که من مجبور بودم هنگام خوانش برای پسرم خیلی از جملات و صحنه ها را سانسور کنم یا تغییر دهم .
و همراه با یک تناقض که تکلیف خواننده مشخص نبود ، شخصیت اصلی زنده بود یا مفقود ، چرا که در ابتدای کتاب آمده که اولدوز از معلم ش خواسته تا داستانش را برای دیگر بچه ها در قالب یک کتاب بازگو کند اما در پایان کتاب اولدوز قبل از اینکه به مدرسه برود ، ناپدید می‌شود و ذهن خواننده را درگیر می‌کند که بالاخره کتاب_ هر چند که فانتزی تخیلی _ آیا براساس واقعیت بود یا حاصل تفکرات ذهنی نویسنده؟
همینطور هم که مشخص است پایان بازی داشت که آدم را بلاتکلیف رها می‌کرد. 
اما موضوع خشونت نسبت به کودکان  و کودک آزاری از جانب والدین  ، قابل تامل بود که البته با توجه به زمان نوشته شدن داستان امری طبیعی در آن دوره به حساب می آمده است ‌ .
ولی در کل کتابی نبود که بخواهم خواندن آن را به دیگران پیشنهاد بدهم .
      
44

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.