من این کتاب  رو کامل خواندم اما نمی‌دونم چرا نتونستم با کتاب ارتباط بگیرم و متوجه موضوع بشم!
        

          فکر می‌کنم هر انسانی در هر جایگاهی اگر به مفاهیمی مثل عشق، نیمه‌ی گمشده، دوست داشتن، رابطه و ازدواج فکر می‌کنه، لازمه حتما این کتاب رو بخونه. 
چون فرهنگ دوست داشتن و عشق ورزیدن در جامعه‌ی ما تا حد خوبی متاثر از افکار مکتب رمانتیسیسمه. 
و گمان می‌کنم این افکار برای رویاپردازی، داستان و خلق‌اثر به‌شدت زیبایی‌آفرینه. اما برای زندگی واقعی دقیقا به‌سان باتلاق عمل می‌کنه!
        

          بعد از یادداشت یکی از دوستان در اینجا، مشتاق خوندنش شدم و خریدم و خوندم. اما خب بنظر من اونقدری که اون می‌گفت هندبوک رابطه نبود. شایدم من انتظار زیادی داشتم. کل حرفش این بود که رمانتیسیسم و تصویر جدید از عشق، خیلی ضربه زده به همه و ما باید به دیدگاه کلاسیک برگردیم و‌ واقعیت رو ببینیم و برای رابطه‌مون تلاش کنیم و به عقل و خرد هم بها بدیم در رفتارها و انتخاب‌ها.
در کل یکبار خوندنش خوبه و می‌تونه خوراکی باشه برای گفت‌وگوهای بیشتر.
        

          در هر مرحله‌ای از رابطه که باشیم، خوندن این کتاب بسیار توصیه می‌گردد.
(تجرد، تاهل، جاست فرندی، مطلقگی، نامزدی و...)
آقا من قبلا درباره این کتاب ننوشته بودم؟؟
        

          هندبوک رابطه تعریف این کتاب توی ذهن منه. یه هندبوک خیلی جمع و جور و کامل.
این کتاب به من کمک کرد بتونم ترس‌های یه ذهن منطقی در مورد رابطه‌ی احساسی رو منظم کنم و با دادن یه سری سرنخ به این ذهن، کمک کرد بتونم نحوه‌ی مواجهه باهشون رو یاد بگیرم. اینجوری نه تنها ازشون دیگه نمیترسیدم و نسبت بهشون «آگاه» بودم، بلکه تونستم از همین ذهن هم کمک بگیرم برای بهتر و درست‌تر و پایدار‌تر دوست داشتن.
ساده‌ش اینکه به نظرم باید آگاه باشیم به ابعاد دوست داشتن و تعهد و رابطه و بعد در موردش تصمیم بگیریم. این کتاب همین کار رو میکنه. ذهن رو درگیر میکنه و منظم میکنه و کمکتون میکنه که وقت تصمیم گیری ذهنتون رو هم همراه کنید و فقط احساسی تصمیم نگیرید.

من تا الان حداقل ۴، ۵ بار خوندمش و کلی چیز توش نوشتم. و انقدر به نظرم مهم بود اینطوری فکر کردن به مساله که به ۱۰ نفر تا الان هدیه دادمش. احتمالا شمام هر نقطه‌ای از رابطه که باشید اگه براتون موضوع مهمیه کمکتون میکنه.

پ.ن: عکس از چندین جلدی که خریدم که بدم به دوستام!
        

          توی این کتاب نویسنده به نقد دیدگاه‌های رمانتیک درباره‌ی عشق و روابط می‌پردازد که چگونه آسیب زا هستند و داشتن چنین دیدگاهی منجر به یک رابطه خوب نمی‌شه.
و توی فصل‌های کتاب جنبه‌های مختلف یک رابطه رو بررسی می‌کنه تا دید واقع بینانه به مخاطب بدهد و متوجه می‌شویم هیچ روابط ایده‌آلی وجود ندارد و «رابطه‌ی نسبتا خوب» هم خودش خیلی خوب است
 این کتاب من رو یاد یک جمله‌ای انداخت که متأسفانه نمی‌دونم از کیست : شما نه با یافتن یک انسان کامل بلکه با دیدن کامل یک انسان ناقص عاشق می‌شوید. 
خوندن کتاب رو به همه توصیه می‌کنم باشد که در روابط عاطفی کمتر رنج بکشیم.
----
پ ن ۱: خوش‌حالم نشر هنوز اسم نویسنده رو جای مدرسه‌ی زندگی آلن دو باتن نزده کاری که کتاب‌سرای نیک می‌کنه.
پ ن ۲: فک کنم تا یه مدتی دیگه مدرسه زندگی نخونم یه سری حرف‌ها با وجود جالب بودن دارند تکرار می‌شند.
        

          .
آگاهانه دوست داشتن
نوشته شده توسط موسسه "مدرسه زندگی"

.
 
.
بخشی از متن کتاب:
.
        

          کتابی برای دوست داشتنِ آگاهانه! این کتاب بهتون یاد می‌ده تفکرات و در واقع فانتزی‌های آبکی رمانتیک که یه سری فیلم‌ها و کتاب‌ها تو ذهنتون کردن رو دور بریزید و واقع‌گرایانه و با عقل سلیم به رابطه‌ی عاشقانه‌تون فکر کنید. خیلی برام مفید بود و واقعاً دوستش داشتم؛ خوندنِ چندباره‌ش رو توصیه می‌کنم.
        

          مثل دیگر کتاب های مدرسه زندگی مفید بود و  کاربردی
        

          اگه “مصیبت‌های عاشق بودن”رو از همین مجموعه خونده باشید تا حد زیادی مطالب این کتاب براتون تکراری به‌نظر میاد، و تو خود این کتاب هم تکرار بعضی موضوعات خیلی زیاد و خارج از حوصله‌ست، اما باز هم خوندنش خالی از لطف نیست. دو فصل از کتاب که به رابطه‌ی جنسی بین زوج‌ها مربوط می‌شه واضحاً سانسور شده بود که خیلی تو ذوقم زد. به‌نظرم بهتر بود مترجم و ناشر کلاً این دوفصل رو حذف می‌کردن تا این‌که این‌جوری نوشته رو تیکه‌تیکه و به شعور مخاطب توهین کنن.