حقیقتا این که از فروردین تا شهریور خوندن این کتاب طول کشید نشون دهنده‌ی اینه مخاطب واقعی کتابم.
اهمال‌کاری یک ویژگی شخصیتی نیست یک رفتار است که گاهی آن را انجام می‌دهیم و گاهی در آن افراط می‌کنیم. اگر به خودمان بگوییم اهمال‌کار مثل آن است که به خودمان بگوییم بازنده اگر ما فکر کنیم که بازنده هستیم همانند بازنده‌ها رفتار می‌کنیم.
این کتاب از تکنیک‌های شناختی - رفتاری برای تغییر رفتارهای اهمال‌کارانه استفاده می‌کنه.
قدم اول پذیرش این هست که گاهی کارهایمان را به تعویق میندازیم پذیرش به معنای تسلیم نیست بلکه پذیرفتن ضعفه تا از احساس گناه کامل نبودن در امان باشیم این طوری راحت‌تر می‌تونیم تغییر کنیم.
بعد از پذیرش توی این کتاب یه سری راهکارهای میان بر برای تغییرات ساده می‌گه تا بعد عمیق‌تر بشه روی این که پشت پرده‌ی اهمال‌کاری ما چیست تا بتونیم مشکل اساسی و زیربنایی رو بشناسیم و کنترل کنیم.
شاید ما از مشکلات اجتناب می‌کنیم.
شاید آدم بی‌نظمی هستیم و مدیریت زمان خوبی نداریم
شاید به خودمون مرددیم و اعتماد به نفس پایینی داریم
شاید از اهمال‌کاری به عنوان یک رفتار غیرقاطع در روابطمون استفاده می‌کنیم
شاید رویکرد همه یا هیچی نسبت به کارها داریم
یا در آخر شاید فقط تنبلی رو دوست داریم و از تفریح کردن لذت می‌بریم.
ما هر کدوم از رویکردها(یا حتی چندتا ازین رویکردها) رو داشته باشیم می‌تونیم گام به گام و آهسته تغییر کنیم. البته که تغییر کردن سخته مخصوصا زمانی که تو دوره‌های پراسترس هستیم ولی باید همیشه به مسیرمون برگردیم و این رو بدونیم که یک شبه نمی‌شه اهمال‌کاری رو کنار گذاشت مخصوصا اگر برامون خیلی مواقع کارساز هم بوده باشه.
        

          اگر بخواهید اهمال کاری یک رفتار قابل کنترل است فقط کافیست این کتاب را بخوانید تا بزودی و طی ۳ دوره ۱۰ روزه اجرا و به اهمال کاری خود پایان دهید
        

          یکی از پر کاربردترین کتاب ها در حیطه رشد و توسعه فردی است.
جایی که لازم داری موانع را برداری اما نمی دانی این موانع چیست و چگونه باید برداشت!

        

          خب مطالعۀ این کتاب با مقداری اهمال‌کاری بالاخره به پایان رسید و باید از خودم بابت اینکه با نوع دیگری از اهمال‌کاری به‌کلی رهاش نکردم و بازم به مطالعه‌اش ادامه دادم و به پایان رسوندمش تشکر کنم.

من فکر می‌کنم در عصر حاضر زندگی تعداد زیادی از ما تحت تأثیر اهمال‌کاری قرار داره. این به وضوح قابل مشاهده است که چقدر تغییرات سبک زندگی باعث اهمال‌کاری شده. خیلی از ما به‌ لطف فضای مجازی درگیر مقایسۀ خودمون با بقیه شدیم و فکر می‌کنیم نمی‌تونیم به پای بقیه برسیم، همین میشه که بدون اینکه تلاش کنیم، از کار دست می‌کشیم، خیلیامون به‌خاطر اضطراب اهمال‌کاری می‌کنیم و به‌جای انجام کاری که از انجامش می‌ترسیم، خودمونو مشغل کار -معمولا غیرمفید- دیگه‌ای می‌کنیم و در همون حین هم بدون اینکه بتونیم از انجامش لذت ببریم، فقط بیشتر و بیشتر به میزان اضطرابمون اضافه می‌کنیم.
اهمال‌کاری باعث شده که تصور اطرافیان و خودمون از ما، ناامیدکننده بشه. همینطور که باعث میشه فرصت‌های ریز و درشت زیادی رو در این روند از دست بدیم و هربار، با سرخوردگی و کاهش عزت نفس، بیشتر و بیشتر از خودمون بدمون بیاد و فکر کنیم که از بقیه عقب افتادیم، نمی‌تونیم هیچ‌کاری انجام بدیم و هیچ تغییری توی زندگیمون به‌وجود بیاریم و در نهایت محکوم به فناییم و آرزوی مرگ کنیم.
اهمال‌کاری همۀ اون چیزیه که مثل خوره داره روحمون رو می‌خوره و باید یه فکری براش بکنیم.
اگر شما هم مثل من به‌خاطر اهمال‌کاری آسیب‌ دیده‌اید، پیشنهاد می‌کنم که در تهیه و مطالعه این کتاب اهمال‌کاری نکنید.
نویسندۀ این کتاب یه روانشناس بالینی و استاد دانشکدۀ روانشناسی دانشگاه تگزاسه. ایشون توی این کتاب شما رو با اونی که باهاش درگیرید آشنا می‌کنه و بهتون راهکارهایی برای مقابله و بیرون‌اومدن از این چرخۀ معیوب میده. 
در ابتدای کتاب یه آزمون کوتاه آورده که بهتون نشون میده چقدر و در چه زمینه‌هایی اهمال‌کاری می‌کنید و بعد در طول هر فصل به هر کدوم از این دلایل می‌پردازه و براشون راهکار میده‌؛ البته که فقط راهکار نمیده و تمیریناتی هم برای شما داره و لازمۀ بیرون اومدن از این بن بست اینه که شما هم دست به‌کار بشید.

این کتاب از این نظر یعنی ارائه آنچه مرتبط به این موضوعه مشکلی نداره. تنها چیزی که منو آزار داد نحوۀ ویراستاریشه. با اینکه اسم ویراستارش روی جلد اومده ولی یه‌جاهایی روی نحوۀ قرارگیری مطالب و جدول‌ها دقتی نشده؛ شاید هم این مشکل هنگام صفحه‌آرایی و چاپش به‌وجود اومده (چون گاهی تغییراتی به‌وجود میاد) ولی این کتاب حداقل ۶بار چاپ شده و انتظار می‌رفت که توی چاپ‌های بعدی این مشکل برطرف شده باشه.
از طرف دیگه من لزومی توی تغییر اسامی افراد به اسامی ایرانی نمی‌دیدم. به نظرم این حرکت غیرضروری بوده و اگه همون‌طور که بود باقی می‌موند بهتر بود.
همین.
        

          بالاخره پس از چند بار آغاز و رها کردن، به لطف انجام توصيه‌های کتاب  «عادت‌های اتمی» مبنی بر خلق سیستم، به پایان رسید.
کتاب آگاهی‌هایی درباره‌ی انواع اهمال‌کاری و نکاتی برای رفع آن‌ها می‌دهد که خوب هستند اما احساس می‌کنم بیش از آنکه متن کتاب بر من اثرگذاشته‌ باشد،  خودآگاهی یافتن و توجه بیشتر کردن به اهمال‌کاری، بر اثر مطالعه‌ی مستمر کتابی در این باره، برایم اثرگذاری داشته است.
ترجمه هم برخی جاها روان نبود اما نکته‌ای که برایم دوست‌داشتنی بود، دریافت حق‌ انتشار به زبان فارسی از صاحب اثر بود که امر مثبتیست.
در کل خواندنش را نسبت به نخواندنش، بهتر می‌دانم.