معرفی کتاب از ترمه و تغزل: برگزیده شعر اثر فرشیده اسدی

از ترمه و تغزل: برگزیده شعر

از ترمه و تغزل: برگزیده شعر

فرشیده اسدی و 1 نفر دیگر
4.2
21 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

36

خواهم خواند

12

شابک
9786001741807
تعداد صفحات
296
تاریخ انتشار
1399/8/14

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        از ترمه و تغزل گزیده ای از آثار حسین منزوی است که با نظارت خود او به رشته تحریر در آمده است.این گزیده شعر شامل هفت بخش بنام های « حنجره زخمی تغزل» که خود شامل دو بخش است که بخش اول آن تعدادی شعر آزاد و چند رباعی است و بخش دوم آن شامل تعدادی غزل است.بخش دوم بنام «با عشق تاب می آورم» که شامل تعدادی شعر آزاد و شعر سپید است. بخش سوم بنام« از شوکران و شکر» و بخش چهارم به نام «با عشق در حوالی فاجعه»  که شامل تعدادی غزل است. بخش پنجم بنام «همچنان ازعشق» که شامل تعدادی مثنوی، رباعی وچند کار پراکنده دیگر است.بخش ششم  بنام « از کهربا و کافور»  شامل تعدادی غزل و بخش هفتم به نام « تیغ و ترمه» شامل چند شعر آزاد و سپید است.حسین منزوی هر چند محوریت سرایش خود را تغزل قرار داده است اما در عرصه شعر اجتماعی و شعر آیینی نیز آثار برجسته ای را خلق کرده است.زبان شعر منزوی در تغزل هایش سهل و ممتنع است و بسیار به زبان سعدی نزدیک است.شعرهای آزاد و سپید منزوی اگر چه نمونه های نسبتا موفقی از این نوع شعر هستند ولی در سایه شکوه غزل های او رنگی ندارند.حسین منزوی نقشی تعیین کننده در روال غزل معاصر خصوصا پس از خود دارد به طوری که رد پای او در بسیاری از شاعران بزرگ امروز می توان مشاهده کرد.در کل منزوی و شعرش یک برجستگی محسوس در شعر معاصر و از تحولات مهم قرن حاضر در شعر است.طبع روان، ترکیب سازی های بدیع و فراوان، خلاقیت در کشف و پرداخت و دل سروده بودن اغلب اشعار او باعث شده که اقبال فراوانی از سوی مخاطبین جدی شعر نسبت به شعر حسین منزوی وجود داشته باشد.نمونه شعر حسین منزوی: بی تو به سامان نرسم ، ای سر و سامان همه توای به تو زنده همه من ، ای به تنم جان همه تو من همه تو ، تو همه من ، او همه تو ، ما همه توهرکه و هرکس همه تو ، ای همه تو ، آن همه تو من که به دریاش زدم تا چه کنی با دل منتخت تو و ورطه تو ساحل و طوفان همه تو ای همه دستان ز تو و مستی مستان ز تو همرمز نیستان همه تو ، راز نیستان همه تو شور تو آواز تویی ، بلخ تو شیراز توییجاذبه ی شعر تو ، جوهر عرفان همه توهمتی ای دوست که این دانه ز خود سر بکشدای همه خورشید تو و خاک تو ،باران همه تو
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به از ترمه و تغزل: برگزیده شعر

یادداشت‌ها

          سال 81 بود گمانم هنوز چیزی از ادبیات سر در نمیاوردم اما شوری در سرم بود. اتفاقی به شب شعری رفتم که به نوبه خودش شلوغ شده بود چون که حسین منزوی قرار بود از زنجان بیاید تهران و در این شب شعر شرکت کند. 
مجری حمیدرضا شکارسری بود. یک عالمه شاعر جوان ریخته بودند توی سالن. دو سه نفرشان که قبل از منزوی رفتند شعر بخوانند به او ادای ادب و ارادت کردند. وقتی شکارسری از منزوی دعوت کرد و او رفت چهار پنج غزل خواند از جمله این یکی که به نظرم همه حاضران داشتند با او میخواندند
میکنم الفبا را روی لوحه سنگی
واو مثل ویرانی، دال مثل دلتنگی
بعد از این اگر باشم در نبود خواهم بود
مثل تاب بی تابی، مثل رنگ بی رنگی

من روی صندلی میخکوب شده بود. این غزل را هم خواند:
مرا ندیده بگیرید و بگذرید از من
که جز ملال نصیبی نمی برید از من
زمین سوخته ام ناامید و بی برکت
که جز مراتع نفرت نمی چرید از من

خیلی ها با او میخواندند. این غزل زیبا را هم برای امام حسین علیه السلام خواند:
ای خون اصیلت به شتک ها ز غدیران
افشانده شرف ها به بلندای دلیران
جاری شده از کرب و بلا آمده ...وآنگاه
آمیخته با خون سیاووش در ایران

روز تکان دهنده ای بود. فکر میکنم قبل از آن اصلا اسم منزوی را هم نشنیده بودم. آمدیم و آمدیم تا سالهای بعد و شبهای فراوان با رفقای شاعر و زمزمه کردن این غزل محشر:
جز همین در به در دشت و صحاری بودن
ما به جایی نرسیدیدم ز جاری بودن
چالشت چیست؟ که تقدیر تو هم زین دو یکی است
از کبوتر شدن و باز شکاری بودن
دوست خواهی است به تعبیر تو یا خودخواهی؟
در قفس عاشق آواز قناری بودن

خلاصه این کتاب برای من سراسر خاطره است.
        

1