معرفی کتاب ملت دوپامین اثر آنا لمبک مترجم فهیمه سادات کمالی

ملت دوپامین

ملت دوپامین

آنا لمبک و 1 نفر دیگر
4.5
3 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

5

خواهم خواند

23

ناشر
طرح نو
شابک
9789644892370
تعداد صفحات
255
تاریخ انتشار
_

توضیحات

        

یافتن تعادل در عصر لذت‌جویی

انسان‌ها از بیست سال پیش غمگین‌تر هستند. این یافتۀ تحقیقات سازمان بهداشت جهانی دربارۀ شادی در جهان است. چه شده که هرچه بیشتر به‌دنبال لذت می‌رویم، بیشتر درد می‌کشیم؟ چرا هرچه تلاش می‌کنیم بیچاره نباشیم، بیشتر احساس بیچارگی می‌کنیم؟ چرا افسردگی از ۱۹۹۰ به این سو پنجاه درصد افزایش یافته است؟

آنا لمبک، استاد روان‌پزشکی دانشگاه استنفورد معتقد است ما، انسان‌های مدرن، هر صبح که چشم باز می‌کنیم، مشغول تزریق دوپامین می‌شویم، با قهوۀ صبحگاهی، مواد غذایی پُرکالری، گوشی‌های هوشمند یا انواع مواد مخدر. و برای هر لذتی که از آزاد شدن دوپامین تجربه می‌کنیم، بهایی می‌پردازیم. به زعم او ما برای افزایش لذت و کاهش درد، دنیا را از محل کمبودها به محل فراوانی‌ها تبدیل کرده‌ایم، درحالی‌که مغزمان برای دنیای فراوانی تکامل نیافته است. مثل کاکتوس‌هایی شده‌ایم که در جنگلی بارانی روییده‌اند و می‌رود که در باران دوپامین غرق و نابود شوند، نابودی از جنس افسردگی، اضطراب و اعتیاد. و در نهایت به این پرسش می‌رسد، آیا راهی هست که خودمان را از این باران سیل‌آسا حفظ کنیم؟

      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به ملت دوپامین

لیست‌های مرتبط به ملت دوپامین

یادداشت‌ها

عصماء

عصماء

1404/1/20

          به نام آنکه جان را فکرت آموخت

کتابی که هشداری جدّی می دهد و هشدار را با داستانهایی از زندگی خود نویسنده شروع می کند. می خواهد بگوید منِ پزشکِ روان درمانگر هم درگیر این ماجرا هستم. درگیر این اعتیاد موذی و نزدیک به ما؛ نزدیکتر از تریاک و یا هر داروی مخدر دیگر. 
در دنیایی که همه چیز آنقدر زیاد است ما فکر می کنيم که از قدرت انتخاب خودمان لذّت می بریم ولی نمی دانیم همه اینها محرکهایی هستند که با قدرت زیاد تمام زندگی ما را احاطه کرده اند و نمی گذراند به ما خوش بگذرد در حالیکه در گذشته همه چیز  کم بود از غذا و لباس گرفته تا سرگرمی و حتّی اطلاعات و سوژه.
کتاب تلاش دارد بگوید لذّت زیادی درد آور است چون تعادل بدن را به لحاظ فیزیولوژیکی به هم می‌زند. ما بیشتر رنج می کشیم چون از رنج فرار می کنيم. اگر زیادی کِیف کنیم بدن برای بالانس کردن خودش مکانیزم درد را فعّال می کند و ما را بیشتر به سمت شادی های زودگذری می کشاند که باعث ترشح دوپامین در بدن مان گردد. ولی دوپامین درمان ما نیست. در حقیقت ما تبدیل به معتادانی می شویم که به دوزهای بیشتری از دوپامین نیاز داریم نه برای اینکه شاد شویم بلکه به جهت کمتر رنج بردن.
برای اعتیادهای اینچنینی که ساده هستند در کتاب راهکارهایی ارائه شده مثل تحمّل کردن، کنترل کردن و ایجاد محدودیت. به نظر من خواندن این کتاب بدون شک لازمه زندگی کنونی ماست.
        

51