معرفی کتاب بینایی در تاریکی اثر ماریانا الساندری مترجم مرتضی هاشمی

بینایی در تاریکی

بینایی در تاریکی

3.3
6 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

5

خواهم خواند

11

شابک
9786229049662
تعداد صفحات
316
تاریخ انتشار
1403/1/1

نسخه‌های دیگر

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        تلخکامی‌هایی مثل سوگ، اضطراب و افسردگی شاید زیر نورِ فلسفه‌های کهن غربی غیرعقلانی به نظر بیایند و در نگاه روان‌شناسی مدرن اختلال ذهنی محسوب شوند. صنعت خودیاری هم عزم کرده تا نوید آیندۀ بهتر را به ما بفروشد و از اینکه شکرگزارتر، خشنودتر یا خوش‌بین‌تر نیستیم خجالتمان بدهد. اما دیدن در تاریکی دعوتمان می‌کند رویکردی متفاوت به زیستن برگزینیم، رویکردی که در آن دیگر به احوال بد و تیره‌مان احساس ناخوشایندی نداریم.

ماریانا الِساندری، فیلسوف اگزیستانسیالیست، در این کتاب با الهام از زندگی جمعی از فلاسفه‌ و نویسندگان می‌کوشد نشانمان بدهد رنجمان به معنای معیوب‌بودن نیست، بلکه  از لطافت، حساسیت و هوشمندی‌‌مان حکایت دارد. متفکرانی همچون آدری لرد، ماریا لوگونز، میگل د اونامونو، سی. اس. لوئیس، گلوریا آنزالدوا و کی‌یرکگور آن‌قدر در خشم‌ و اندوه و اضطرابشان ماندند و تاب آوردند که چشمشان به تاریکی عادت کرد. الساندری برایمان می‌گوید چطور خواننده‌های این کتاب هم می‌توانند «دیدن در تاریکی» را در خود بپرورانند.

دیدن در تاریکی نشانمان می‌دهد که وقتی یاد بگیریم تاریکی را بپذیریم، رفته‌رفته خودمان و تلخکامی‌هایمان را شریف، محترم و آشکارا بَشَروار خواهیم دید.

دیدن در تاریکی نوشداروی ضروری و لازمی‌ است برای مثبت‌اندیشیِ سمی و افسارگسیخته. این کتاب برای کسانی است که در اضطراب از اطرافیانشان می‌شنوند آرام باش، به‌وقت افسردگی بهشان می‌گویند غصه نخور و در سوگ می‌شنوند قدردان باش و مثبت فکر کن. این کتاب مُهر تأییدی است بر اینکه چنین احساساتی به این معنا نیستند که اشتباه می‌کنید یا مشکل دارید _ بلکه، در یک کلام، یعنی انسانید.

(جولی ک. نورِم، نویسندۀ قدرت مثبتِ تفکر منفی)
      

یادداشت‌ها

سامان

سامان

1403/9/30

          " سوالات محوری‌ای که در این کتاب بدان‌ها می‌پردازم از این قرارند: از کجا معلوم است که حقیقت، خوبی و زیبایی فقط در روشنایی است شاید در تاریکی هم باشد؟ از کجا معلوم باور داشتن به غیر از آن یک اشتباه بزرگ نبوده باشد؟ "

آنچه که خانم الساندری استاد فلسفه ساکن آمریکا در این کتاب در موردش صحبت می‌کنه در واقع یک تلنگر و تغییر طرز فکر ما نسبت به حالات تاریک روحیمون مثل غم و اندوه و اضطراب و خشم است. او معتقده انسان امروزی در سیطره‌ی مثبت اندیشی سمی و کتابهای فراوان و پر فروش این حوزه قرار گرفته و ذهن ما با جملات مثبت بی ارزشی پر شده.اصلا کی گفته این حالات ما بده؟ ما باید بریم به سمت شناختن این حالات و اونها رو مدیریت کنیم...طبعا شناخت بیشتر به ما در این زمینه کمک می‌کنه..نیازی نیست این تاریکی‌ها رو بد ببینیم، بلکه باید بشناسیمشون. صد البته که نیازی هم نیست این حالات تاریک رو ستایش کنیم .جمیع این مباحث منجر به این میشه که در تاریکی بهتر ببینیم به جای اینکه از همون اول دنبال روشنایی باشیم و تاریکی رو بد بدونیم.
او در ارائه مطالب فصول مختلف کتاب از نظرات خودش و سایرینی مثل آدری لرد، گلوریا آنزالدوا و کی‌یر کگور استفاده کرده و منظور و مقصود خودش رو به مخاطب ارائه داده. چه زمانی که از خودش حرف زده، مثل تجربیات خشمی که زمان نوشتن این کتاب که مصادف شده با دوران کووید باهاش دچار بوده و چه زمانی که از سایر فیلسوفان و اساتید داره حرف می‌زنه، حس هم‌دلی بسیار خوبی با من مخاطب ایجاد کرد و این یکی از نکاتی بود که من خیلی دوست داشتم. طرح مباحثی باورپذیر و واقعی با بیانی ساده.
خیلی واضح از همون مقدمه نویسنده تکلیفش رو با مثبت اندیشی سمی اوج گرفته در این سال‌ها روشن می‌کنه و به وضوح میگه این بینایی در تاریکی که به دنبال توضیح دادنشه، مساله ایست مقابل اون. او همچنین از فلاسفه رم و یونان باستان و به ویژه رواقیون هم زیاد انتقاد میکنه و مرتبط با موضوع هر فصل، ابتدا عقاید و دیدگاه اونها رو در مورد موضوع مد نظر میگه، سپس عیب اون دیدگاه رو بررسی میکنه و در نهایت میرسه به بینایی در تاریکی که راه و مسیری متفاوت با نظرات ارائه شده رواقی گری است.این شکل کلی در واقع ساختار هر فصل کتاب رو تشکیل میده.
چند ماه پیش کتاب " فلسفه ای برای زندگی : رواقی زیستن در زندگی امروزی " آقای ویلیام اروین، منتشر شده توسط نشر گمان رو خوندم که در مورد رواقی گری و نظراتشون بود. به نظرم اگر اون کتاب رو خوندید، خوندن کتاب " بینایی در تاریکی " میتونه گزینه جالب و مناسبی باشه. چون عقاید و نظرات خانم الساندری در موضوعاتی که تو کتاب در موردشون حرف زده متفاوت با رواقی گری است و میتونه یک قیاس بین این دو کتاب رو برای مخاطب داشته باشه.من مطالعات فلسفوی بسیار اندکی داشتم ولی اگر بخوام راه و روشی رو انتخاب کنم بین رواشناسی مثبت و سمی امروزه و از طرفی رواقی گری و از طرفی حرفهای خانم الساندری، گزینه سوم رو برای کنار اومدن با مشکلات و مصائب و حالات تاریکی که باهاش دچار میشم، بهتر، کاربردی‌تر و منطقی تر میدونم.. از اونجایی که با مطالب کتاب فلسفه ای برای زندگی زیاد کنار نیومدم و دوست نداشتم و از همه مهمتر غیرکاربردی دونستم، این کتاب خانم الساندری بهم چسبید و دوستش داشتم.

این کتاب همزمان توسط نشر چشمه و بیدگل منتشر شد. من با ترجمه آقای هاشمی و نشر چشمه خوندم و از ترجمه راضی بودم.اگر قصد خرید این کتاب رو داشتید، حتما بین دو ترجمه مقایسه انجام بدین و ترجمه مورد پسندتون رو انتخاب کنید.
        

0

          نویسنده یک خانم فیلسوف و استاد دانشگاه است که فلسفه یونان باستان و اگزیستانسیالیسم تدریس می‌کنه و از دیدگاه فلاسفه_باستان و اگزیستانسیالیست_به بررسی احساساتِ خشم، رنج، سوگواری، افسردگی و اضطراب می‌پردازد.
کتاب جستاری تجربی درباره احساسات و امدادی است که فلسفه، مخصوصا فلسفه یونانِ باستان در دوران کرونا به یک مادرِ درحال روانی‌شدن از دست پسرِ کوچکش، دانشجویی که از اضطراب نمی‌خواهد در کلاس حاضر شود، مادری که فرزندش را از دست داده، دختری که هراسان از مرگ پدرش است و فیلسوفی که بخاطر تقسیم نکردنِ اضطرابِ هرروزه‌اش با نامزدش او را ترک کرده، داده است  نوشته شده.

کتاب به ما می‌فهماند که عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست و این حالِ بد نمی‌تواند و نباید نزدیکانت را از تو دور کند؛ استعاره نور خیانتی بود که جهان به ما کرد و با آن ما را در ظلمتِ احساساتِ بد‌مان گرفتار کرد، بروزِ احساسات راهی برای به رسمیت‌شناختن آن و فهمیدن این نکته است که حسی مثل اضطراب یا سوگِ مداوم همیشه هم بد نیست.
        

45