معرفی کتاب وحشی (کمدی در چهار پرده) اثر آنتون چخوف مترجم پرویز شهدی

وحشی (کمدی در چهار پرده)

وحشی (کمدی در چهار پرده)

آنتون چخوف و 1 نفر دیگر
3.5
3 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

7

خواهم خواند

2

شابک
9786002532299
تعداد صفحات
198
تاریخ انتشار
1398/2/4

توضیحات

        حتا نیم نگاهی هم به من نمی کند. من زشتم، آدم قابل توجهی نیستم. هیچ چیز شاعرانه ای در من وجود ندارد. اگر هم روزی با من ازدواج کند، از روی حسابگری است… به خاطر پول…آنتون چخوف (1904 – 1860) یکی از بزرگ ترین داستان کوتاه نویسان دنیاست که عمده آثارش در ایران منتشر شده است. او نمایشنامه هایی هم دارد که آمیزه ای از تراژدی و کمدی است و در ایران چندبار ترجمه شده و بارها به روی صحنه رفته اند.این نویسنده روس حدود چهارصد داستان کوتاه و شش نمایشنامه بلند نوشت. شهرت چخوف به عنوان نمایشنامه نویس به خاطر نمایشنامه هاى مرغ دریایی، دایی وانیا، سه خواهر و باغ آلبالوست. بیش از هفتاد فیلم براساس نمایشنامه ها و داستان هاى وى ساخته شده  است. شخصیت های اصلى نمایشنامه هاى او را بورژواهاى معمولى، ملاکان کوته فکر و آریستوکرات هاى کوچک تشکیل می دهند. آنها نمایانگر امیدهاى بربادرفته، فرصت هاى سوخته، تعلل و دل سپردن به قضا و قدر هستند. طنز تلخ مستتر در نمایشنامه های او از چنین مضامینی تشکیل شده و طی دهه های متمادی که از نگارش و اولین اجرای این نمایشنامه ها می گذرد، همچنان روزآمد و قابل تعمیم به موقعیت انسان امروز می نمایند.پرویز شهدی که پیشتر نیز آثاری را از نویسندگان روس – به ویژه رمان هایی از داستایفسکی – به فارسی برگردانده،  ترجمه ای تازه از نمایشنامه های آنتون چخوف به دست داده است
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به وحشی (کمدی در چهار پرده)

یادداشت‌ها

          نثر کتاب، خوب و ویراستاری هم خوب است. این نمایشنامه هم زیبا و خواندنی بود.

این نمایشنامه؛ به تصورات، گفتارها و رفتارهای آدم‌های یک جامعۀ کوچک روستایی در روسیۀ آن دوران می‌پردازد.

یک پروفسور بازنشسته و خانوداه‌اش؛ همسایگانی که وضعیت کم و بیش مشابهی دارند و در ارتباطات خود، بیش از هر چیز، به سود و منافع شخصی و خانوادگی خویش می‌اندیشند و در این جهت تلاش می‌کنند.

در این نمایشنامه، هم آدم خوب داریم و هم آدم ناخوب؛ اما مثل همیشه و همه‌جا ناخوب‌ها اکثریت را تشکیل می‌دهند.

در چنین جمعی، اگر کسی ویژگی برتری بیش از دیگران داشته باشد؛ طبیعی است که مورد حسد قرار می‌گیرد و پروفسور یکی از این افراد است.

آدم‌های قصه؛ به جای اینکه دور هم بنشینند و از انتظارات و توقعات خود به نرمی و آرامش با هم سخن بگویند؛ ترجیح می‌دهند که در حضور برخی از اطرافیان، به درشتی منظور خویش را بیان کنند و طرف مقابل را برنجانند.

شاید این تنها کاری است که بلدند و جز آن روشی نیاموخته‌اند.
        

47