معرفی کتاب قلمرو رویایی سپید اثر یاسوناری کاواباتا مترجم مجتبی اشرفی

قلمرو رویایی سپید

قلمرو رویایی سپید

4.2
3 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

6

خواهم خواند

5

ناشر
ققنوس
شابک
9786220403043
تعداد صفحات
156
تاریخ انتشار
1399/6/25

توضیحات

کتاب قلمرو رویایی سپید، مترجم مجتبی اشرفی.

لیست‌های مرتبط به قلمرو رویایی سپید

یادداشت‌ها

حسین

حسین

1402/2/21

          یک. به یک دهکده بسیار کوچک در یک کوه تنها فکر کنید. به یکی از پربرف ترین مناطق زمین. جایی که به طور معمول، زمستان ها حداقل 5 متر برف می بارد. جایی که بچه ها، از طبقه دوم روی برف می پرند. آسمان، در شب های تابستانی، پر از ستاره است. مسافران برای چشمه های آب گرم خود را به این دهکده می رسانند. در چنین فضایی، "شیمامورا"، برای فرار از ملال شهری، به سفری چند روزه به این دهکده می آید...
دو. فضاهای توصیف شده، پر از سکوتند و تنهایی خاص خودشان. سکوت مخصوص شب های سرد زمستانی در کوه های پر از برف.
سه. کتاب، داستان به خصوص و هیجان انگیزی ندارد. خیلی از لحظه ها، دلم می خواست سریع تر از بین دیالوگ ها و آدم ها عبور کنم و فرار کنم به آن طبیعت آرامش بخش آن! 
چهار. ترجمه کتاب عجیب بود. اولین مورد بسیار مهم، این بود که "گیشا"، "مهماندار" ترجمه شده بود. با توجه به این که یکی از شخصیت های مهم داستان، گیشاست، خیلی از روابط را متوجه نمی شدم تا این که متن انگلیسی را نگاه کردم. در متن انگلیسی، یک مقدمه خیلی خوب از مکان ها و اشخاص داستان بود که واقعا به نظرم عجیب است که ترجمه نشده. بخش هایی از جمله ها را هم انگار متوجه نمی شدم و مجبور بودم متن انگلیسی را نگاه کنم. در کل اگر مشکلی با انگلیسی خواندن ندارید، جتما انگلیسی ش را بخوانید. (اگرچه عنوان کتاب ، سرزمین برف است که مترجم آن را "قلمرو رویایی سپید" قرار داده که به نظرم قشنگ تر است!)
پنج. اگر مثل من، گاهی کتاب ها رو برای غرق شدن در خیال و سفر کردن به سرزمین های رویایی می خونید، تجربه خواندنش رو از دست ندید!
        

1

کتاب‌فام

کتاب‌فام

10 ساعت پیش

          ۱۵۷ صفحه در ۳ ساعت و ۴۵ دقیقه.
‌
در «قلمرو رویایی سپید»، این رمان تحسین‌شده‌ی «یاسوناری کاواباتا» که در ۱۹۴۸ نوشته شده، زمان حول‌وحوش جنگ جهانی دوم در گذر است اما اصل داستان مربوط به دوره‌ی خاصی نیست و در عوض، بر زیبایی‌های تکان‌دهنده‌ی احساسات ظریف شخصیت‌هایش تمرکز دارد و مناظر ژاپنی سرشار از زیبایی‌های طبیعت که بر اساس عنوانش، به منطقه‌ی ساحلی جزیره‌ی اصلی ژاپن که در غرب کوه‌های آلپ ژاپنی قرار دارد اشاره می‌کند، زمینه‌ای‌ست بر یک رابطه‌ی عاشقانه‌ی مالیخولیایی و زودگذر؛ جایی که از ماه دسامبر تا ماه می، برف همه‌چیز را در بر می‌گیرد، خیابان‌ها، بام خانه‌ها، و دشت.
‌
این خاصیت قلم «کاواباتا»ست که در اکثر آثارش عمق عشق را به تصویر می‌کشد، عشقی که اما هیچ‌گونه درنگ، و شور و شوق سوزانی درش نیست و تنها گواه غم و اندوهی‌ست که از زیبایی‌های سکوت است. «کاواباتا» در «قلمرو رویایی سپید» عشق را به آن شکل آشکارش نشان نمی‌دهد بلکه تنها آن را در چشمان شخصیت اصلی کتابش (شیمامورا) منعکس می‌کند، کسی که به‌واسطه‌ی سکوت و گوشه‌گیری قابل ملاحظه‌اش، مشاهداتی به‌یادماندنی، پر شور و هنرمندانه از این سرزمین برف‌گرفته و سرد ارائه می‌دهد.
‌
"قطار از تونلی طولانی بیرون آمد و وارد سرزمین برف شد. زمین سپید زیر آسمان شب، به خواب رفته بود".
‌
و از همین‌جاست که «شیمامورا» در بازتاب آینه‌مانند پنجره‌ی قطار، یک فانتزی استادانه با نور خورشید دم غروب می‌سازد و تکه‌های مناظر در حال گذر را که با چهره‌ی «یوکو» در شیشه‌ی پنجره‌ی قطار در هم می‌آمیزند را لاجرعه می‌نوشد.
‌
«قلمرو رویایی سپید» سرشارست از نوعی سوگواری از برای هوس‌بازی‌های دنیوی؛ شکل خاصی از مرثیه‌سرایی ژاپنی که به آن «مرثیه‌سرایی چیزها» گفته می‌شود. ناله‌ای بر ناپایداری طبیعت، رابطه‌ی بین زن و مرد و به‌طور کلی زندگی. توصیف مناظر طبیعی در کتاب، دنیایی غیر واقعی، سپید و اثیری ایجاد می‌کند تا همین مرثیه‌سرایی چیزها را به‌واسطه‌ی درون‌گرایی «شیمامورا» منعکس کند.
‌
«قلمرو رویایی سپید» حکایت ملاقات‌های «شیمامورا»ی ثروتمند و اهل توکیو با «کوماکو»ی گیشا در منطقه‌ای کوهستانی که چشمه‌ی آب گرمی درش می‌جوشد است که با وجود آگاهی «شیمامورا» از بی‌نتیجه بودن این ارتباط، ادامه پیدا می‌کنند.
        

0