یادداشت کتاب‌فام

        ۱۵۷ صفحه در ۳ ساعت و ۴۵ دقیقه.
‌
در «قلمرو رویایی سپید»، این رمان تحسین‌شده‌ی «یاسوناری کاواباتا» که در ۱۹۴۸ نوشته شده، زمان حول‌وحوش جنگ جهانی دوم در گذر است اما اصل داستان مربوط به دوره‌ی خاصی نیست و در عوض، بر زیبایی‌های تکان‌دهنده‌ی احساسات ظریف شخصیت‌هایش تمرکز دارد و مناظر ژاپنی سرشار از زیبایی‌های طبیعت که بر اساس عنوانش، به منطقه‌ی ساحلی جزیره‌ی اصلی ژاپن که در غرب کوه‌های آلپ ژاپنی قرار دارد اشاره می‌کند، زمینه‌ای‌ست بر یک رابطه‌ی عاشقانه‌ی مالیخولیایی و زودگذر؛ جایی که از ماه دسامبر تا ماه می، برف همه‌چیز را در بر می‌گیرد، خیابان‌ها، بام خانه‌ها، و دشت.
‌
این خاصیت قلم «کاواباتا»ست که در اکثر آثارش عمق عشق را به تصویر می‌کشد، عشقی که اما هیچ‌گونه درنگ، و شور و شوق سوزانی درش نیست و تنها گواه غم و اندوهی‌ست که از زیبایی‌های سکوت است. «کاواباتا» در «قلمرو رویایی سپید» عشق را به آن شکل آشکارش نشان نمی‌دهد بلکه تنها آن را در چشمان شخصیت اصلی کتابش (شیمامورا) منعکس می‌کند، کسی که به‌واسطه‌ی سکوت و گوشه‌گیری قابل ملاحظه‌اش، مشاهداتی به‌یادماندنی، پر شور و هنرمندانه از این سرزمین برف‌گرفته و سرد ارائه می‌دهد.
‌
"قطار از تونلی طولانی بیرون آمد و وارد سرزمین برف شد. زمین سپید زیر آسمان شب، به خواب رفته بود".
‌
و از همین‌جاست که «شیمامورا» در بازتاب آینه‌مانند پنجره‌ی قطار، یک فانتزی استادانه با نور خورشید دم غروب می‌سازد و تکه‌های مناظر در حال گذر را که با چهره‌ی «یوکو» در شیشه‌ی پنجره‌ی قطار در هم می‌آمیزند را لاجرعه می‌نوشد.
‌
«قلمرو رویایی سپید» سرشارست از نوعی سوگواری از برای هوس‌بازی‌های دنیوی؛ شکل خاصی از مرثیه‌سرایی ژاپنی که به آن «مرثیه‌سرایی چیزها» گفته می‌شود. ناله‌ای بر ناپایداری طبیعت، رابطه‌ی بین زن و مرد و به‌طور کلی زندگی. توصیف مناظر طبیعی در کتاب، دنیایی غیر واقعی، سپید و اثیری ایجاد می‌کند تا همین مرثیه‌سرایی چیزها را به‌واسطه‌ی درون‌گرایی «شیمامورا» منعکس کند.
‌
«قلمرو رویایی سپید» حکایت ملاقات‌های «شیمامورا»ی ثروتمند و اهل توکیو با «کوماکو»ی گیشا در منطقه‌ای کوهستانی که چشمه‌ی آب گرمی درش می‌جوشد است که با وجود آگاهی «شیمامورا» از بی‌نتیجه بودن این ارتباط، ادامه پیدا می‌کنند.
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.