عروس بیستم (زندگی پرماجرای مهرالنساء ملکه ایرانی هندوستان)

عروس بیستم (زندگی پرماجرای مهرالنساء ملکه ایرانی هندوستان)

عروس بیستم (زندگی پرماجرای مهرالنساء ملکه ایرانی هندوستان)

ایندو ساندراسان و 1 نفر دیگر
3.5
3 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

5

خواهم خواند

3

«مهرالنساء»، فرزند «غیاث»، در زمان سلطنت «شاه اسماعیل دوم» به دنیا آمد. پدرش به خاطر بدهی، با همسر و فرزندان با کاروانی راهی هندوستان شد. آن زمان پادشاه مغول، «اکبرشاه»، بر هندوستان فرمان می راند که او را مردی عادل و دوستدار مردم می شناختند. هجوم راهزنان به کاروان، در سفرشان خلل ایجاد کرد، اما آشنایی با «ملک مسعود»، که راهی هندوستان و پیشگاه اکبرشاه بود، باعث ادامة سفر آنها شد. سختی سفر و نداشتن پول کافی باعث شد تا آنان «مهر النساء» را در چادر بگذارند و بروند. اما مسعود با ترفندی توانست او را به همراه مقداری سکه به خانواده اش برگرداند و همه با هم به هندوستان رسیدند. چند سال بعد در جشن عروسی «سلطان سلیم»، بزرگ ترین پسر اکبرشاه، مهرالنساء، که هشت سال داشت، به همراه پدر و مادرش حضور پیدا کرد و با پادشاه و بقیه ملاقات کرد و طی ماجراهایی سرنوشت تازه ای برایش رقم خورد که آرزویش را داشت.

یادداشت‌های مرتبط به عروس بیستم (زندگی پرماجرای مهرالنساء ملکه ایرانی هندوستان)