گوش‌های هورتون قوی‌تر از دوستانش است و از یک ذره غبار صدایی می‌شنود. به چیزی که نمی‌بیند باور پیدا می‌کند. باور به وجود دنیایی دیگر روی آن ذره. او فداکارانه پای باورش می‌ایستد و از ساکنین ذره دفاع می‌کند.
ما دنیای دیگر را ندیدیم ولی آیا هیچ اثری از آن حس نکردیم تا باوری پایدار به آن داشته باشیم؟!



        

          وقتی دیدم متن زبان اصلی‌اش در نصف دوم کتاب آمده و به شعر هم هست تصمیم گرفتم اول زبان اصلی را بخوانم.  خیلی بامزه بود و خیلی بیشتر از ترجمه‌ی  فارسی‌اش چسبید. 
تازه بعدش فهمیدم یک انیمیشن هم از روی آن ساخته شده که سریع دانلود کردم برای فردای بچه‌ها که کلی وقت است می‌گویند مامان انیمیشن جدید چرا نمی‌گذاری برایمان؟😁 
        

          کتابی که من خواندم چاپ ۱۳۹۳ بود و مشکلات نگارشی و ترجمه ای داشت.

جاهای زیادی  ترجمه‌ نامناسب بود.
شما هم چنین مشکلی با کتاب داشتید؟

مثلا کودک چه درکی می تونه از عبارت "شخص شخصه" که چندبار هم در کتاب تکرار شده  داشته باشه؟🧐🧐
        

          اگر کتاب را هم نخوانده باشید احتمالا کارتونش را دیده‌اید. 
داستان فیلی که صدای اهالی ساکن روی یک ذره غبار را می‌شنود و با تمام توان از زندگی آن‌ها دفاع می‌کند.

داستانی که درون مایه توحیدی دارد، بر اهمیت تک تک مخلوقات تاکید می‌کند، بر وجود عالم غیب و پدیده‌هایی که ممکن است ما نبینیم ولی وجود دارند.