معرفی کتاب ریشههای رومانتیسم اثر آیزایا برلین مترجم عبدالله کوثری کتابعمومیفلسفهآلمانی (قرن ۱۹) ریشههای رومانتیسم آیزایا برلین و 2 نفر دیگر 4.8 8 نفر | 3 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 0 خواندهام 10 خواهم خواند 11 ناشر ماهی شابک 9789649971063 تعداد صفحات 242 تاریخ انتشار 1399/11/7 نسخههای دیگر نشر ماهی توضیحات کتاب ریشههای رومانتیسم، ویراستار هنری هاردی. بریدۀ کتابهای مرتبط به ریشههای رومانتیسم امیررضا محمودزاده 1403/3/10 ریشههای رومانتیسم آیزایا برلین 4.8 3 صفحۀ 92 او از نخستین متفکرانی بود- البته بعد از ویکو اما در آن زمان کسی آثار ویکو را مطالعه نکرده بود - که میگفتند اساطیر نه افسانههای دروغین درباره عالم است و نه ساختههای شیطنت آمیز مشتی افراد غیر اصولی که خواستهاند خاک در چشم مردمان بپاشند؛ و نه آرایههای دل فریبی که شاعران آفریدهاند تا کالای خود را به آن بیارایند. اسطوره راهی است که آدمیان برگزیدند تا دریافت خود را از اسرار بیان ناشدنی و توصیف ناپذیر طبیعت بر زبان آرند و بیان آن دریافت جز بدین راه میسر نمیبود. اگر کلمات را به کار میگرفتند کلمات چنانکه بایست از عهده این کار بر نمیآمدند. کلمات هر چیز را بیش از حد تکه تکه میکنند. کلمات هر چیز را ردهبندی میکنند و بیش از حد عقلانی هستند. تلاش برای بستهبندی چیزها و آراستن آنها با نظم تحلیلی جذاب، وحدت، تداوم و جوشش و تپش موضوع مورد بحث را -که همانا زندگی و عالم هستی است - از بین میبرد. اسطوره این رمز و راز را با تصاویر هنری و نمادهای هنری به ما منتقل میکند و فارغ از کلمات انسان را با اسرار طبیعت پیوند میدهد. این شرحی مجمل از آموزه هامان است. 0 3 امیررضا محمودزاده 1403/3/13 ریشههای رومانتیسم آیزایا برلین 4.8 3 صفحۀ 171 ...فریدریش شلگل میپرسید «آیا میتوانیم امر مقدس را درک کنیم؟» و خود پاسخ میداد «نه، امر مقدس هرگز به ادراک نمیآید چون صِرف تحمیل شکل به آن ، آن را از شکل میاندازد» این نگرشی ست که در سرتاسر نظریهی ایشان [رومانتیک ها] درباره زندگی و هنر به چشم میخورد. 0 11 پستهای مرتبط به ریشههای رومانتیسم حبیبه جعفریان 1403/9/3 چگونه روح بیابان مرا گرفت 48 131 یادداشتها محبوبترین جدیدترین ملیکا خوشنژاد 1401/12/23 این کتاب در واقع سخنرانیهای آیزایا برلین دربارهی جریان رمانتیسیسم و خاستگاهشه. مخصوصاً برای کسی مثل من که شیفتهی هنر رمانتیک و فلسفهی آلمان قرن هجدهم و نوزدهمه خیلی جذاب بود. آیزایا برلین اول سعی میکنه تا تعریفی برای جریان رمانتیسیم پیدا کنه که خب مشخصاً اصلاً کار سادهای نیست با توجه به گستردگی معنایی این جریان. بعدش سعی میکنه دلایل به وجود اومدنش رو در خاستگاه اصلیاش که به نظرش آلمانه بررسی کنه. به نظر برلین رمانتیسیم منتقد پروپاقرصِ روشنگری و این باوره که جهان داره پیشرفت میکنه و فهم انسان ازش روز به روز بیشتر میشه و پاسخی برای تمام پرسشهای بشر وجود داره. علاوهبراین، چون در اون زمان اوضاع اجتماعی و سیاسی آلمان بهویژه بعد از جنگهای سیساله خیلی خوب نبوده و از مذهب هم ناامید بودن و به صورت خاص از فرانسه و روشنفکران فرانسوی متنفر بودن، روی به سوی نوعی درونگرایی اورده بودن که بعدتر در آثار رمانتیکها عمق بیشتری پیدا میکنه. به نظر برلین پدران اصلی رمانتیسیسم هامان و کانت و هردر هستند. هردر به شخصه برای من بینهایت جذابه و خیلی دوست دارم بیشتر دربارهش بخونم. خیلی جالبه که برخلاف باور عمومی روسو رو حساب نمیکنه و حتی معتقده که باورهای روسو در واقع همراستا با اصول روشنگری بودن که بر اساس اونا پاسخی برای مشکلات بشر وجود داره و اونم بازگشت به دوران پیش از تمدنه. و باز جالبتر اینکه کانت که در واقع از مدافعان پروپاقرص روشنگری بوده با فلسفهی اخلاقش و تأکیدی که بر آزادی اراده و خودآیینی میکنه روی افرادی مثل فیشته تأثیرگذار میشه و خب فیشته و شلینگ و شلایرماخر و شوپنهاور و برادران شلگل هم تحت تأثیر این مفهوم رمانتیسیسم رو پروبال میدن. رمانتیسیسم به صورت کلی با تأکیدی که بر آزادی و آفرینش ارزشها داره، باور به هر نوع ارزش مطلقی رو رد میکنه و به هیچوجه این دیدگاه رو درست نمیدونه که جهان متناهی است و انسان میتونه به دانشی کامل از اون دست پیدا کنه. برای یک رمانتیک جهان همیشه نامتناهی و رازآلوده و همواره بخشی از آن بر ما پوشیده باقی میمونه اما ما در تلاش برای رسیدن بهش هستیم. نه اینکه ممکن باشه روزی بهش برسیم، مهم خودِ تلاشه. در نهایت برلین به تأثیرات پایدار رمانتیسیم روی باورهای مدرن و جریان اگزیستانسیالیسم و حتی فاشیسم اشاره میکنه. 1 5 محسن پناهی 1403/12/14 کتاب را سال 99 خریدم و یک فصل خواندم و نزد کسی جا گذاشتم. چند ماه بعد که کتاب به من برگشت، از سرم پریده بود و رفته بود ته صف. دو سه ماه قبل دیدم و خواستم بخوانم، باز مسیر طوری شد که نتوانستم و کتاب از من دور افتاد. اوایل اسفند باز به من برگشت و تصمیم گرفتم هر وقت در مترو بودم بخوانمش. امروز تمام شد. آیزیا برلین، مورخ فلسفه، رومانتیسم را جنبش فکری بسیار مهمی در تاریخ اروپا میداند. احتمالا هیچ جنبشی در دویست سیصد سال اخیر به این مهمی نبوده. کودکان ناهمگون این طوفان نیز، هم اگزیستانسیالیسم بوده هم فاشیسم هم لیبرالیسم. برلین در این کتاب به دنبال خصوصیاتی میگردد که بین همه طیفهای متکثر لیبرالیسم مشترک باشد: اراده خدشهناپذیر انسان و اصالت جهان در حال حرکت، بیشکلی جهان و این که نسبت دادن هر ساختاری به موضوع شناخت چیزی را ناگفته باقی میگذارد و... کتاب، هم تاریخ فلسفه و ادبیات و هنر است، هم تباری اجتماعی و سیاسی برای آنچه در قرن بیستم تجربه شد. پیشنهاد میدهم بخوانید.🌀 0 0 امیررضا محمودزاده 1403/3/15 در حوالی صفحات ۱۶۴ کتاب، دریافتی داشتم که برایم بسیار جالب مینمود. در این بخش از کتاب که نویسنده با عنوان رومانتیک های تندرو مینامدش، وی به توصیف برخی رومانتیک های آلمانی از جمله فیشته، شلینگ و... میپردازد. آنچه برایم جالب است، خیالانگیز بودن یا به عبارتی شاعرانه بودن آموزه های ایشان است. در جایی از کتاب میخوانیم: «... هر فوران آتشفشان، هر پدیده ای همچون مغناطیس و الکتریسیته در نظر شلینگ تلاش و کوشش آن نیروهای اسرارآمیز و ناآگاه بود برای ابراز وجود خود، با این تفاوت که این تلاش ها در انسان نیمه آگاهانه میشود. ...» یعنی چه؟ یعنی چه که طبیعت برای ابراز وجود خود میکوشد؟ چگونه آنگاه که از رسم فیزیک نیوتنی آموخته ایم که ابژهٔ مورد بررسی علم، بی جان، بی روح، کرخت و در برهمکنش با عوامل بیرونی ست، باور به اراده مند بودنش کنیم؟ مگر میشود چنین یاوه سرایی هایی را باور کرد؟ به راستی میشود؟ اگر روزی این یاوه ها را باور کردیم چه؟ چه دنیایی پیش چشمانمان به رقص در خواهد آمد اگر طبیعت را طوری دیگر ببینیم ؟ آیا آنگاه همچون کنون خواهیم توانست بر طبیعت چیره گردیم و افساری بر آن اندازیم و برانیمش به سوی مقصود خویشتن؟ آنگاه تکنولوژی چه معنایی برایمان خواهد داشت؟ هدفمان از علمورزی چه خواهد بود؟ خدا را چطور بازخواهیم شناخت؟ و هزاران پرسش دیگر در پی آن... ازین بگذریم، برایم عجیب است که این ایده ها از دل آلمانی برآمده اند که اکنون از غول های صنعتی دنیاست. رشد و توسعه ای که به دست نمیآمد مگر با پذیرش، هضم و حرفه ای شدن در همان فیزیک خشک و بی روح نیوتنی و ریاضیات و منطق غیر شاعرانه، آن فلسفه تحلیلی که ذات هستی را از خیالانگیزی اش میاندازند و در کلماتی تنگ و سخت حبس میکنند. عجیب است چنان رونقی برآید زین چنین حکمتی! آنچه نقل شد نتیجهٔ برداشتی ست اولیه ازین اوراق. برداشتی که البته بدون برخوردی پیشینی با چنین ایده هایی بسیار خام از اینها میبود. 0 4