زن آینده

زن آینده

زن آینده

کریستیان بوبن و 1 نفر دیگر
3.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

0

آلب دختری است که در کودکی مادر خود را از دست داده و پدرش نقاش معروفی است . به صورتی گذرا شاهد رشد ، احساسات و بلوغ یک دختر می باشیم .داستان های مختلفی که به صورت آرام و کم عمق از روی زندگی آلب عبور می کنند . روابط دختر و پدر ، دختر و معلم مرد ، دختر و عاشق ، دختر و کودک و...... از موضوعات کتاب است .

یادداشت‌های مرتبط به زن آینده

            دیروز که تقویم را چک میکردم دیدم امروز زادروز بوبن است ، برای همین تصمیم گرفتم یکی از کتاب هایش را بخوابم
این کتاب و چند کتاب دیگر از بوبن را یکی از دوستانم که دیگر ایران نیست ، قبل از رفتنش به من هدیه داد ، کتاب برخلاف کتاب های خودم جلد شده‌ست ؛ و اولش اسم دوستم نوشته شده است... اسمش را که خواندم دلم برای تمام لحظه هایی که باهم داشتیم تنگ شد.
( و اینجا بود که یقین کردم بهترین هدیه کتاب است ، چون فناناپذیری کلمات باعث میشود در گذر زمان از تمام آدم ها ، دوستی ها ، عشق ها عبور کند و همچنان باقی بماند) 
کتاب را نه دوست داشتم نه بدم آمد ، راستش تصویر های قشنگ زیادی داشت مخصوصا اول کتاب ( قبل از بزرگ شدن دختر ) اما از جایی به بعد دیگر نتوانستم با دختر همراه شوم. راستش شخصیت کتاب از آن دست شخصیت هایی بود که من خیلی درکشان نمیکنم.
کتاب مثل اکثر کتاب های بوبن نثر شاعرگونه دارد و ترجمه خوب بود.


* شاید بی ربط باشد ، اما احساس میکنم به دوستم خیانت کرده ام، چرا؟ چون کتاب مرتب و تمیزش را به عادت همیشگی‌ام نابود کردم.... راستش کتاب دستم بود و کنار دستم یک‌ ظرف بزرگ ترشک ، موقع خواندن کتاب خوابم برد و کتاب درست افتاد وسط ظرف ترشک... و نتیجه؟ نیمی از صفحات کتاب به رنگ قهوه ای درآمد... وقتی از خواب بیدار شدم اولش خندیدم ، آخر این یک امری طبیعی‌ست که روی کتاب های من آب و چایی و خرده نان بریزد ، اما همه کتاب هایی که به این سرنوشت دچار شده‌اند هیچ کدام هدیه نبودند! قبل از این اتفاق داشتم به خودم میگفتم این کتاب را به یک دوست مشترک هدیه بدهم که بعد از به فنا رفتن کتاب پشیمان شدم ، کتاب به کتابخانه ام برگشت... کنار بقیه کتاب های کج و کوله ام! ( ببخشید اگر چیزهایی که مینویسم خیلی به نقد کتاب ربطی ندارد ، اخر من با کتاب زندگی میکنم ، نوشتن نقد کتاب راحت است ، اما من دلم میخواهد از رنگ و بوی کتاب و حال و هوایم موقع خواندن بنویسم)