سحاب قهرمان این داستان  آرزو دارد کاتب شود. نوجوانی که از مدینه تا مرو همراه امام رضاست تا به نیشابور شهر هزار کاتب برسد.  لذت خواندن این کتاب زیبا را از دست ندهید.
برشی از کتاب #سفر_به_قلعه_خورشید

“می‌خواهم سفر کنم به آن سرزمین دور، به سیر کردن در دشت و کوه و چشمه های بزرگ و کوچک، به دیدن آدم ها و خانه های عجیب و غریب. تا وقتی به شهر هزار کاتب، شهر #نیشابور برسم. آنجا استادی بیابم و شاگردش شوم. قلمی واقعی به دست بگیرم و در جوهری سیاه فرو کنم. آن‌وقت قلم را روی صفحه بالا و پایین ببرم و تمام کلمات دنیا را بنویسم…”
        

          قلم روان و نوجوان دوستِ خانم بابایی به شدت در این کتاب احساس میشه.
برای سنین ۹ تا ۱۶ پیشنهاد میشه.

با این حال که بر اساس واقعه تاریخی نوشته شده 
ولی داستان قوی و جذابی داره.

بسیار بسیار تو ایجاد محبت مخاطب نسبت  امام رضا (ع) موثره 
یکی از خوبی های این کتاب اینه که  مخاطب در روند داستان با اسامی تاریخی مثل مأمون و ابی ضحاک و .... آشنایی  پیدا می‌کنه.

سبک زندگی امام رضا (ع) به خوبی و در جاهای مناسب کتاب ذهن مخاطب رو مورد هدف قرار داده و خیلی با ارزشه.
استفاده از اسامی واضح و  محدود در روند داستان در فهم بیشتر  داستان برای مخاطب نوجوان موثر بوده است.
        

          داستان در مورد برده ای است که به عشق کاتب شدن همراه کاروانی می شود که امام رضا را به مرو می برد.
در راه وقایع و رویدادهایی داستانی و حوادثی واقعی از ماجرای میانراه امام رضا و دیگران ،بدنه‌ی اصلی داستان است.
در نهایت نیز به آرزویش می رسد
مخاطب داستان نوجوان ۱۲ تا ۱۵ سال است.
شخصیت شیطان و پر شر و شور سحاب خوب از کار درآمده.
ولی ایرادات زبانی و نحوه جمله بندی و نگارش با ایراداتی همراه است.
اگر بازنویسی  های بیشتری انجام می شد،حاصل کار قطعا بهتر می شد.
همچنین بعضی مفاهیم و شرح و توصیفات احادیث امام برای مخاطب سنگین بود و حالت درس گونه پیدا کرده بود.
کتاب بیشتر به کرامات امام و نحوه رفتار و سلوک ایشان می پردازد و از نظر بخش داستانی خیلی قوت ندارد.
با این حال برای ایحاد علقه و محبت به اهل بیت در سنین ابتدای نوجوانی محتوای خوبی دارد.
همچنین به واسطه‌ی کتاب باب آشنایی نوجوان با چند شخصیت تاریخی باز می شود.

#اهل_بیت
#امام_رضا
#مرو
#مامون

        

          عالی بود واقعا دلم نمی خواست تموم بشه
        

          به نام خدا
در این کتاب داستان پسربچه ای حدودا  10 ساله روایت می شود که طی ماجرایی با کاروان امام رضا علیه السلام از مدینه تا مرو همراه می شود و در این سفر طولانی با رفتار، کردار و سیره عملی امام رضا از نزدیک  آشنا  شده و عاشق ایشان می شود.
همین عشق و محبت باعث میشود که برای به دست آوردن رضایت امام ، بیشتر مراقب رفتارش باشد.
نهایتا هم ، در یک مکالمه بین سحاب(پسربچه) و ملازم امام، مخاطب در می یابد که امام زمان او هم همییینقدررر دوست داشتنی است و ما میتوانیم با اعمال خوبمان ایشان را خوشحال کنیم.
در کل به نظر بنده در ایجاد ارتباط عاطفی بین مخاطب و امام زمانش، بسیار موفق و از لحاظ داستانی هم به نسبت زیادی قوی بود.
همچنین وقایع و کرامات امام رضا در این سفر را هم به خوبی به تصویر می کشد...