برف سیاه
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
1
خواندهام
16
خواهم خواند
7
توضیحات
...در این روزهای تاریک و اندوه زا بود که بولگاکف شروع به نوشتن رمانی با نام رمان تئاتری کرد. می توان این رمان را به اعتباری بخشی از بیوگرافی خود بولگاکف دانست. او در این داستان باطنز تلخی انتقام خود را از دستگاه سانسور و عاملان آن می گیرد. رمان تئاتری هجو تلخ جو حاکم بر آن زمان و کاریکاتوری است بی رحمانه از نویسندگان و هنرمندان سربراه و بادمجان دور قاب چین که در آن حتی شخصیت هایی نظیر استانیسلاوسکی که بولگاکف بارها او و بازی استادانه اش را ستوده بود از گزند تمسخر دور نماندند. این رمان نخستین بار در 1965 در مجله نووی میر چاپ شد و بعد با نام برف سیاه ابتدا در شوروی و سپس در انگلیس و کشورهای دیگر به چاپ رسید. همزمان با برف سیاه، بولگاکف دست به نوشتن رمانی زد که طرح آن را چند سال بود در ذهن داشت. این رمان شاهکار او مرشد و مارگریتا بود که یک سال پیش از مرگش به پایان رسید، اما چاپ نشد.
یادداشتها