معرفی کتاب آفتابگردان در زمستان اثر فیلیدا شریمپتون مترجم مریم رفیعی

آفتابگردان در زمستان

آفتابگردان در زمستان

فیلیدا شریمپتون و 1 نفر دیگر
4.3
15 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

21

خواهم خواند

12

شابک
9786001882944
تعداد صفحات
384
تاریخ انتشار
1398/7/13

توضیحات

        لیلی صبح یک روز سرد زمستانی کنار جاده ای از خواب بیدارمی شود . نمی داند چطور از آنحا سر در آورده. وقتی ماشین پلیسی از راه می رسدو لیلی جسد خود را آنجا می بیند،تازه می فهمد که در واقع ...مرده استولی هر چه خود را به آب و آتش می زند ،کسی او را نمی بیند و صدلایش را نمی شنود . باید چه کار کند؟و بعد فرصتی به دست می آورد که فقط یک بار در مرگ نصیب آدم می شود.لیلی با این فرصت چه کار خواهد کرد؟
      

لیست‌های مرتبط به آفتابگردان در زمستان

یادداشت‌ها

          این کتاب، روایت زندگی -یا بهتر است بگوییم پسا زندگیِ- دختر نوجوانی به نام لیلی است که بعد از مرگ ناگهانی‌اش روحش در این دنیا گیر افتاده و در این مسیر اتفاقاتی برایش رخ می‌دهد که زندگی خود و اطرافیانش را هم تحت الشعاع قرار می‌دهد. در این کتاب از سطح زندگی دنیایی که همین الان همه‌مان حسش می‌کنیم فراتر می‌رویم و خود را با نوجوانی روبه‌رو می‌بینیم که با مرگ غیرمنتظره‌اش، همه جزئیات زندگی، از بو کردن گل‌ها و مدرسه رفتن و بغل کردن اعضای خانواده گرفته تا چیزهای پیش پا افتاده‌تر برایش تبدیل به رویایی غیرقابل دسترس می‌شود و برای یک ساعت دیگر از زندگی روزمره خود را به آب و آتش می‌زند.
اگر از زندگی رومره و کسل کننده‌تان خسته شدید، اگر با دیدن چهره‌های تکراری عزیزانتان دیگر قلبتان شروع به تپش نمی‌کند و اگر ته قلب خود می‌دانید که با وجود «آرام» بودن همه چیزی از زندگی لذت نمی‌برید، پیشنهاد می‌کنم همین امشب خواندن این کتاب را شروع کنید.
        

12

محدثه ز

محدثه ز

1404/4/11

          "لیلی صبح یک روز سرد زمستانی کنار جاده‌ای از خواب بیدار می‌شود. نمی‌داند چطور از آنجا سر در آورده. وقتی ماشین پلیسی از راه می‌رسد و لیلی جسد خود را آنجا می‌بیند، تازه می‌فهمد که در واقع... مرده است."

×امروز را طوری زندگی کن که انگار آخرین روز عمرت است.

پشت جلد کتاب نوشته شده:
" رمانی تاثیر‌گذار، خنده‌دار و در عین حال به‌شدت غم‌انگیز"
و فکر می‌کنم بهترین توصیف و توضیح برای این کتاب باشه؛ یک رمان دل‌چسب و دل‌نشینِ نوجوان که جنبه‌های مختلف زندگی رو نشون میده.
این کتاب با مرگ آغاز میشه و با زندگی تموم میشه، در طول کتاب مدام بهمون ارزش زندگی، غنیمت شمردن وقت، اهمیت عشق و خانواده رو گوشزد می‌‌کنه.

چیزی که این کتاب رو برای من دل‌نشین کرد، به‌غیر از مفاهیم قابل تاملی که توش بود، سیر داستانی‌ش بود. دقیقا همون‌موقعی که با خودت فکر می‌کنی خب پس با یه داستان کلیشه‌ای پس از مرگ روبه‌رو هستم نویسنده سورپرایزت می‌کنه و ورق رو بر‌می‌گردونه! (دارم تلاش می‌کنم هم بگم هم نگم اسپویل نشه :)) )

من شخصیت لیلی رو خیلی دوست داشتم، نوجوان بودن خیلی خوب توی کتاب نمایش داده شده. حس سردرگمی، دلسوزی همراه با غرور و خودخواهی! فلسفه و تفکرات لیلی به عنوان یک نوجوان قابل درک و قابل تامله. و حسرت! حسرت زمان‌ و زندگی از دست رفته تو این کتاب قابل لمسه:
×کاش فرصتی داشتم تا با درک این‌که حقیقتا زندگی کرده‌ام، بمیرم.

خوندن این کتاب رو اول به نوجوان‌ها و جوان‌ها و بعد به‌پدر و مادرها توصیه می‌کنم.

×این کتاب رو انتشارات ایران‌بان با رعایت حقوق نویسنده و کپی‌رایت چاپ کرده و سال ۲۰۱۸ برنده جایزه به انتخاب معلمان شده.


پ.ن: این کتاب رو یه‌جورایی شبیه و حتی مقابلِ "هر دو در نهایت می‌میرند" می‌دونم. مطمئنم اگه اون کتاب رو دوست داشتید از این کتاب هم لذت خواهید برد.

× امیدوارم بعد از خوندن این کتاب عزیزان‌تون رو کمی طولانی‌تر بغل کنید. (خیلی دراماتیک شد یا چی؟)

× کتاب رو از ناشر هدیه گرفتم، چند مورد اشکالات ویرایشی داشت (یکی دوتا)
چهار ستاره دادم چون به‌نظرم کمی زیاده‌گویی داشت‌ که فکر می‌کنم با توجه به سیر داستان و اتفاقات منطقی و حتی لازم باشه وای خب من در کل آدمیم که ترجیح میدم نویسنده "کم‌گوی و گزیده گوی" رو الگو کارش بذاره و یک‌راست حرفشو بزنه. در کل به‌عنوان یک کار نوجوان خیلی پسندیدمش.
        

0