معرفی کتاب آوازهایم برای تو اثر نورا حق پرست آوازهایم برای تو نورا حق پرست و 1 نفر دیگر 3.6 10 نفر | 5 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 0 خواندهام 25 خواهم خواند 4 ناشر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شابک 9789643917098 تعداد صفحات 160 تاریخ انتشار 1396/3/20 توضیحات کتاب آوازهایم برای تو، نویسنده نورا حق پرست. لیستهای مرتبط به آوازهایم برای تو مهشید میرزاییان 🥀 1402/9/16 رمان نوجوان امروز 29 کتاب رمانهای معاصر کانون پرورش فکری برای نوجوانان 0 27 یادداشتها محبوبترین جدیدترین محمدرضا خراسانی زاده 1401/12/1 رمانی خانوادگی با محوریت دفاع مقدس راوی هر فصل یکی از اشخاص خانواده است و داستان بین حال و گذشته در رفت و برگشت است ابتدای هر فصل با روایت یک عکس شروع میشود و بعد در طول فصل با مطالعه داستان آن عکس و ماجراهای قبل و بعدش، روایت اصلی کتاب تکمیل میشود نویسنده سعی کرده از المانهای مختلف جنگ مانند شهادت، اسارت، آوارگی، سختیهای زندگی و... در این خانواده استفاده کند 0 1 دانشآموز 1402/5/14 یکی از شبهای برفی دی ماه، در تهران به دنیا آمدم. فکر میکنم سالهای عمر آدم شبيه حلقههای روی تنه درخت است. هر سال، در دلِ سالهای گذشته قرار دارد و در واقع همیشه با همه ی سالهای درونمان زندگی میکنم. پس من پنجاه، چهل، سی، بیست، ده... هفت، پنج، سه، دو و یک ساله هستم. از همه ی این سالها حلقههای کودکی و نوجوانی را بيشتر دوست دارم. برای همین دلم میخواهد برای بچه ها بنویسم. بچههایی که دوستشان دارم و دوستشان دارم... آوازهایم برای تو نورا حق پرست دقیقا همین مطلب و نگاه قشنگ نویسنده روی جلد کتاب، باعث شد کتاب رو بخونم و خیلی لذت ببرم و به شما پیشنهاد بدم 0 27 عطیّه ضرّابی 1401/10/13 من با این کتاب یاد گرفتم که عکسها پر از زندگیاند؛ که نباید ساده از کنارشان گذشت. نثر ساده و روان کتاب دست مرا میگیرد و به آشیانهی گنجشکهای شیمیاییشدهی اندیمشک میبرد و از لابهلای شاخههای درخت پرتم میکند پایین. شوق روزنامهنگار شدن به جانم میاندازد و مجابم میکند مثل مادرِ قصه، قلم از دستم نیفتد. هربار که دلم برای داستان عکسها تنگ میشود و کتاب را ورق میزنم، به قلم نورا حقپرست غبطه میخورم که این کلمات را نوشته است. کاش آوازی بلد بودم تا برایش بخوانم. 0 9 دخترِ شرلیام. 1404/3/29 شاخه های من برای توست، گرچه برگ های من یکی یکی با نسیم صبح زود رفته اند... گرچه خشک و خالی ام، گوش من همیشه خدا پر از صدای توست همچنان روی شاخه های من بمان... دانه دانه برگ میدهم، بهار میشود، دوباره سبز میشوم. صبر کن. ببین. پرنده جان. دنبال یه کتاب بودم که به وضعیت الانمون و جنگی که درگیرش هستیم مرتبط باشه و انتخاب زیبایی بود:)) لحن ساده و صمیمی و یه روایت خودمونی و کمی هم غم انگیز از جبهه، کودکان جنگ و اتفاقات بعدش از زاویه دید شخصیتای مختلف و دوست داشتنی... خیلی تونستم باهاش ارتباط بگیرم و توی این روزا بهتون پیشنهادش میکنم. 0 7 معصومه فراهانی 1401/9/21 یک داستان متوسط با حال و هوای خوب:) 0 4