ماه و آتش
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
5
خواهم خواند
2
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب میباشد.
پاوزه بعضی وقت ها سر شب به سراغ ما می آمد، رنگ پریده می نشست با شال گردن کوچکی به گردن: و موهایش را به هم می پیچاند یا ورق کاغذی را مچاله می کرد. تمام شب کلمه ای حرف نمی زد، حتی یک کلمه: به هیچ یک از سوال های ما جواب نمی داد. عاقبت در چشم بر هم زدنی چنگ می زد به پالتو و می گذاشت می رفت: و ما مستاصل... شاید می خواست شبی را در سکوت زیر روشنائی چراغی بگذراند که از آن خودش نباشد.
بریدۀ کتابهای مرتبط به ماه و آتش
یادداشتهای مرتبط به ماه و آتش