بعضی وقتها به کسانی که مهاجرت کردند فکر می‌کنم، با یک چمدان فقط می‌روند و حتما چیزهای باارزش شان که شاید بعضی هایشان برای دیگران مهم نباشد اما برای خودشان یک دنیا خاطره دارد، را با خود می‌برند...‌
چمدان ها معدن حرفهای ناگفته هستند، چیزهایی از جنس یک استکان شکسته.... مثل چمدان داستان....
        

          کتابی درباره‌ی هجرت کردن و پذیرفتن سرزمین تازه برای زیستن.
ساختن دوستی‌ها، رابطه‌ها و اشیای جهان تازه، سخت است اما سخت‌تر از آن به دوش کشیدن همواره‌ی باری است از خاطره‌ها، یادها و بندهایی از آدم‌هایی که به مهاجر وصل است.
        

          واقعا اینکه یه نویسنده بتونه در یه متن کوتاه یه مفهوم بزرگ مثل همدلی رو بگنجونه هنر بزرگیه. این کتاب خیلی نرم و زیبا احساساتت رو قلقلک میده و به دل میشینه. در کل خوندنش رو پیشنهاد میکنم و اگر برای بچه خونده میشه حتما ازش بپرسین متوجه شد داستان رو یا نه ؟
        

          این کتاب خیلی عالی بود. درباره‌ی یه موجودی بود که با چمدونش رفته بود مسافرت که سه حیوان دیگه رو دید و  داستان درباره‌ی چمدون و این موجود و اون سه حیوون بود.
        

          کی گفته کتاب های کودک فقط برای بچه هاست؟
واقعا بعضیاشون قشنگ تر از هزارتا کتاب نوجوان و بزرگساله.
این یکی از قشنگ ترین کتاب کودک هایی بود که خوندم.∶〙
        

          مهاجرت یعنی دل کندن از چیزهای مانوس  و رفتن به سرزمینی تازه. مهاجرت خیلی سخت است، خستگی و تنهایی و ترس دارد؛ شاید در مکان جدید پذیرفته نشوی اما شاید هم کسانی باشند که سعی کنند تو را درک کنند و بپذیرند. شاید در زندگی جدید دوستانی تازه پیدا کنی.
همهٔ این‌ها  مفاهیمی است  که از کتاب چمدان فهمیده می‌شود. کتابی تصویری مناسب بالای پنج سال.
        

          دوستی خیلی وقتها ساده تر از اون چیزی هست که فکر میکنیم.
خاطره ها خیلی وقتها ساده تر از اون که فکر میکنیم ایجاد میشه.
یه چمدون ساده میتونه کلی خاطره همراه خودش داشته باشه مخصوصا وقتی دوستهای آدم خاطره ها را برات واقعی کنن.
        

          درباره دوستی و مهاجرت و همدلی و خیلی چیزهای دیگر. تصویرگری را هم دوست داشتم
        

          یک ستاره و نیم کم کردم، فقط به خاطر گره‌گشایی‌ای که بدآموزی دارد. کاش از راه‌حل دیگری استفاده می‌کردند🥺آن وقت احتمالا پنج ستاره را کامل می‌دادم.🥺👌
        

          اصلا ازش خوشم نیومد اصلا نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم