فوکو در ایران عمومیفلسفهپدیدارشناسی و تحلیلی (قرن ۲۰) فوکو در ایران بهروز قمری تبریزی و 2 نفر دیگر 4.0 3 نفر | 3 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 2 خواندهام 8 خواهم خواند 4 ناشر ترجمان علوم انسانی شابک 9786008091493 تعداد صفحات 366 تاریخ انتشار 1399/5/6 توضیحات کتاب فوکو در ایران، مترجم سارا صاحب الزمانی(زمانی). دهه 2010 میلادی تاریخی تاریخ ایران فلسفی بریدۀ کتابهای مرتبط به فوکو در ایران محمدامین علینژاد 1403/7/2 فوکو در ایران بهروز قمری تبریزی 4.0 3 صفحۀ 90 برخلاف روایاتی که انقلاب را «مسروقه» میدانند، آیتالله خمینی رهبری خود را از همان لحظه که اعتراضات ضد شاه در ساختار و در مطالبات خود انقلابی شد، مسجل ساخته بود. هیچ یک از دیگر احزاب یا شخصیتهای سیاسی از قدرت و نفوذی که خمینی از خانه خود در نجف بر انقلابِ در حال شکلگیری اعمال میکرد، برخوردارند نبودند. 0 2 یادداشتها محبوبترین جدید ترین مهدی کرامتی 1403/4/30 به نام خدا پیشتر با خواندن کتاب های «ایران: روح یک جهان بی روح» و «ایرانیها چه رویایی در سر دارند» با میشل فوکو آشنا شده بودم. فیلسوف معاصری که در بحبوحهی روزهای انقلاب، دوبار به ایران آمد و جستارهای متعددی را دربارهی انقلاب اسلامی ایران، به رشتهی تحریر در آورد. از آنجا که این اظهار نظرها مثبت بود، نظرم را جلب کرد و بسی دوست داشتم بدانم که آیا ارتباطی میان اندیشههای فلسفی فوکو و تمجیدهای پر آب و تابش از انقلاب ایران و امام خمینی (ره) بود یا خیر؟ کتاب «فوکو در ایران» تقریبا بر خلاف تمام مفسرین دیگرِ فوکو، به این سؤال من پاسخ مثبت میداد و تنها میان تفکرات فلسفی فوکو و انقلاب ارتباط میدید، بلکه انقلاب ایران را متحول کنندهی اندیشهی فلسفی فوکو معرفی کرد. نویسندهی کتاب آقای بهروز قمری تبریزی است. بهروز قمری تبریزی (زادهٔ ۲۸ ژوئن ۱۹۶۰)، تاریخدان، جامعهشناس و استاد ایرانی الاصل آمریکایی است. او برای آثارش در مورد انقلاب ایران و پیامدهای آن شناخته شدهاست. قمری تبریزی به عنوان استاد مطالعات خاور نزدیک و مدیر مرکز مطالعات ایران و خلیج فارس شارمین و بیژن مصور رحمانی در دانشگاه پرینستون فعالیت میکند. [ویکی پدیا] مترجم کتاب هم خانوم سارا زمانی است که مقالات بسیاری را در وبسایت ترجمان علوم انسانی ترجمه کرده است. قمری تبریزی در مقدمهی کتاب ترجمهی زمانی را «رسا و با دقت» معرفی کرده است. برای خودم ضروری میدانم که این کتاب را دست کم یک بار دیگر بخوانم؛ کتاب «فوکو در ایران» کتابی صرفاً تاریخی نیست و به سبب ارتباطش با فوکو، متضمن مباحث فلسفی است که دقت و تأمل بیشتری طلب میکند. به علاوه، در قسمت پایانی کتاب، ذخیرهی ارزشمندی از منابع و مستندات دست اوّلی وجود دارند که میتوانند هر علاقهمندی را تأمین نمایند و توجه به تمامی این جوانب، با فقط یک بار مطالعه، دست کم برای من میسّر نیست. برای همین، این نوشته را یادداشتی اوّلیه بر این کتاب به حساب میآورم. نویسندهی کتاب میگوید که قرار است با نوشتن این کتاب، به نبرد با عقایدی برود که تقریباً در فضای فکری غرب، نهادینه شده و بیشتر افراد چنین فکر میکنند. این عقاید عبارتاند از: «انقلاب ایران از همان اوّل حقه بازانه بوده و تا همین اکنون حقه بازانه، سفاکانه و مستبدانه است. به علاوه، خمینی فردی فریبکار و حقهباز بوده که توانسته در لحظات آخر، سایر احزاب سکولار و مارکسیست را فریب داده و قدرت را از دست آنها بقاپد و خود به تخت امپراتوریش تکیه کند. نهایتا تمام گروههای اسلام گرا سر و ته یک کرباس هستند و میان خمینی و یارانش و طالبان و القاعده و داعش هیچ فرقی نیست، چون همه برتافته از کتاب خشونت، یعنی قرآن هستند!» در چنین فضایی، اگر فردی مانند فوکو، از انقلاب ایران دفاع کند، وقتی طرفدار مدرنیته نبوده، پس ارتجاعی است و سنت گرا و به خاطر تمام خشونتها و سفاکیهای رژیم ایران منکوب و مطرود است، به ويژه آن که فوکو هیچ گاه دفاعش از انقلاب ایران را پس نگرفت. به بیانی منظّم تر، کتاب این سؤالات را دنبال میکند: (۱) آیا انقلاب ایران حاصل فعالیتی تماماً برنامهریزی شده بوده و طی چنین برنامهای بوده که خمینی گوی قدرت را از بقیه ربوده است؟ و آیا اساساً خمینی چنین کرده یا نکرده؟ (۲) آیا فضای حاکم بر کشور فضایی چند دسته و پر تنش بوده و مارکسیست و چریک و مسلمان و سکولار مدام با یکدیگر ناسازگار بودند؟ (۳) آیا اسلام به خودی خود دینی خشونت آفرین و خشونت گرا است و هر کار هم بکنیم، قرآن خشونت زاست و لذا تمام خوانشهای مختلف از اسلام یک دست هستند؟ (۴) آیا فوکو تا به آخر عمر انقلاب ایران را تأیید کرد یا از نظرش برگشت؟ (۵) آیا انقلاب ایران بر روی نظام اندیشهی او تأثیری بنیادین نهاد یا بیتأثیر بود؟ (۶) آیا فوکو در قد علم کردن علیه عقلانیت جهان شمول روشنگری محق بود یا آن که باید تسلیم میشد؟ در ادامهی کتاب، با استفاده از اسناد تاریخی فراوان و دست اوّل، معماهای تاریخی را حل میکنند و پرده از سالها دروغ گویی و نیرنگ دستگاههای تبلیغاتی غربی و حتی دانشمندان غربی بر میدارند. البته این عبارات را نوشتهی سوگیرانهی من به حساب نیاورید، حرف خود نویسنده است. سپس، با استفاده از بررسی آثار فوکو و خوانش آنها در بستر مقایسه با مواجههی فوکو با انقلاب ایران، به قضاوت دربارهی افکار فوکو و انقلاب ایران، یا همان پروژهی معنویت سیاسی میپردازد. گرچه نویسندهی کتاب حاضر موضع خود را نسبت به حکومت جمهوری اسلامی روشن نمیکند، امّا به نظر میرسد که چندان دل خوشی از آن ندارد و دلیلم برای این حرف این است که مدام میگوید عملکردهای بعدی جمهوری اسلامی ربطی به تحلیل فوکو از روزهای انقلاب ندارد. البته به دنبال جانبداری نیستم، فقط میخواهم بگویم به نظر نویسنده در موضع گیریهای خود بنا را بر آزادانه عمل کردن گذاشته و تلاش کرده از هیچ کس بیهوده طرفداری نکند. مثل همیشه از انتشارات ترجمان صمیمانه تشکر میکنم که منابع و مآخذ کتابها را عینا ذکر میکند و بدین وسیله کمک شایانی به محققین و پژوهشگران میکند. (مثلا من محقق و پژوهشگرم!) 0 3 محمد ابراهیم آبادی 1402/5/18 کتاب حاضر به نظریات میشل فوکو بعد از سفرش به ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران میپردازد. فوکو در زمان پیروزی انقلاب اسلامی دو بار به ایران سفر کرد و مردم انقلابی ایران و انقلاب اسلامی را ستوده است و با آنها همدلی عمیقی نشان داده است. با گذشت زمان حملات جدیدی علیه فوکو و همراهیاش با انقلاب ایران آغاز شد و بهروز قمری تبریزی مولف کتاب در این اثر به این مباحث پرداخته. او نشان میدهد نه تنها فوکو از موضع خود دست نکشیده بلکه تجربه انقلاب ایران نقشی مهم در تحول فکری او دارد. فوکو چنان متاثر از این وحدت و قاطعیت و درعین حال گنگی و ابهام جنبش ایرانیان قرار گرفت که بهروز قمری تبریزی در وصف ایشان می گوید: اگر بگویم او خود را یکی از آن انسانهای آزاد داخل خیابان که انقلاب را آفریدند میدید بیراه نگفتهام. این کتاب در پنج فصل است و در سال ۱۳۹۷ به بازار نشر عرضه شد. در فصل اول وقایع مهم نهضت انقلاب را از سال ۴۲ تا پیروزی انقلاب۵۷ را شاهدیم. بحث برانگیزترین بخش کتاب گمراهی فوکو در تشخیص دو چیز است؛ یکی ذات تمامیت خواه اسلام و دیگری اهمیت و قدرت سازنده ی نیروهای دموکراتیک سکولار است. که پاسخ را در فصل سوم می خوانیم. اول اینکه یکی گرفتن اسلام از داعش با جمهوری اسلامی خود تحریفی آشکاراست. دوم هرگز در جریانات انقلاب ۵۷ تفکیک واضح از نیروهای سکولار و مذهبی در مبارزه با شاه وجود نداشت و رهبری امام خمینی (ره) توسط تمام گروه ها پذیرفته شده بود .در فصل چهارم این کتاب نیز به بحث حقوق زنان و حجاب اجباری پرداخته است و در فصل پنجم همان را می یابیم که در فصل اول خواندیم. فوکو از ابتدا تا آخر مدافع انقلاب بود. 0 26 محمدرضا ایمانی 1401/3/14 ای کاش نظریات فوکو درباره انقلاب رو مبسوط تر توضیح میداد. 0 1