بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

سمرقند

سمرقند

سمرقند

امین معلوف و 1 نفر دیگر
4.0
9 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

13

خواهم خواند

17

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

امین معلوف در سمرقند دو صفحه از تاریخ درخشان ایران را به رشته ی تحریر در آورده است: یکی دوران حکومت سلجوقیان از قتل ناصرالدین شاه تا استقرار مشروطیت و فداکاری ها و جانبازی های مردم تبریز. امین معلوف توانسته است با ظرافت و مهارت این دوبخش از تاریخ ایران را با بهانه قرار دادن دست نوشته های رباعیات و خاطرات عمر خیام نیشابوری به هم پیوند دهد.

یادداشت‌های مرتبط به سمرقند

            کتاب دو نیمه دارد. یک نیمه خورش قیمه با سوسیس، نیمه‌ی دوم هم پیتزای قورمه‌سبزی! نیمه‌ی اول ایرانی است که ایرانیان‌ش ایرانی نیستند، نیمه‌ی دوم ناایرانیانی‌ند که تلاش می‌کنند روایتی ایرانی برسازند. 
 سه یار دبستانی و قلعه‌ی الموت و خداوند الموت و حتا خواجه‌ی تاج‌دار نه ادبیات بودند و نه تاریخ. چیزی بین این دو... همان شترمرغ که نه بار می‌برد و نه می‌پرد... بگذریم که شادروان ذبیح‌الله منصوری دست کم هنر این را داشت که متن خوش‌خوانی خلق کند!
کتاب ما را به روح خیام نزدیک نمی‌کند آن‌چنان که پناه بر حافظ مرحوم اسماعیل فصیح نکرد... ادبیات آن چیزی است که کتاب موت صغیر، گاه ناچیزی مرگ، نوشته‌ی علوان را برای ما می‌سازد. موضوع ابن‌عربی و خیام نیست، موضوع ادبیات است. جالب است که این دو کتاب شباهتی در خط هم دارند. هم سرگذشتی از نویسنده و هم سرگذشتی از کتاب نویسنده. اما علوان با هنرمندی ادبیات می‌آفریند و ادبیات ما را هم‌راه می‌کند...
          
            کتاب محترم #سمرقند را خواندم. امین معلوف نویسنده لبنانی فرانسوی که گویا هیچ وقت پایش را به ایران نگذاشته، در این کتاب از زمانه خیام و با محور قراردادن ماجرای کتاب رباعیات او و در مثلث شخصیتهای مهمی مثل حسن صباح و خواجه نظام الملک، تاریخ را بر سبیل داستان روایت می کند و انصافا شیرین. 
البته این ماجرا همراه کتاب رباعیات خودنوشت خیام، جغرافیاها و تاریخ‌های مختلفی از سر می‌گذراند و در نهایت سر از کشتی تایتانیک درمی‌آورد و در اعماق اقیانوس آرام می‌گیرد.
کتاب در بخشهای بعدی مشروطه را و قتل ناصرالدین شاه را و تلاشهای سیدجمال الدین اسدآبادی را و ماجرای انقلاب تبریز و ... را داستان می‌کند و شاید برایتان عجیب باشد که راوی کل داستان یک آمریکایی است.
کتاب خودآگاهی خوبی از استعمار انگلیس و روسیه دارد و البته با آمریکا مهربان است.
خواندن این کتاب را برای کسانی که حوصله ندارند تاریخ ایران را ریز به ریز پیگیری کنند میشود توصیه کرد.
دو اشکال بر کتاب مترتب است. اول اینکه اینکه نگاه روایت و روایت همچنان از سمت غرب است. یعنی همان نگاه مرکز عالم بودن غرب و توجه از بالا به پایین به شرق.
دوم با اینکه کار شخصیتهای جذابی دارد و حادثه ها همدیگر را حمایت میکنند، ولی معلوف نتوانسته جهان داستانی منحصر به فرد بسازد. البته این اشکال خیلی فنی است.
به هر حال معلوف اطلاعات زیادی از ایران جمع کرده برای نوشتن این کتاب ولی در نهایت ایرانی را آنطور که باید نشناخته.