.
سختترین کار برای یک نویسنده نوشتن از کسی مثل عماد مغنیه است. آدمی بزرگ و مهم که نتایج زندگی و عملکردش غیرقابل اغماض و بسیار تعیین کننده بوده و از طرف دیگر هیچ جزئیاتی از این زندگی و عملکرد وجود ندارد چون حاج رضوان جوری زندگی میکرد که کسی جزئیاتی از او ندارد.
میثم امیری قرار بود زندگی نامه عماد مغنیه را بنویسد. دو سه سال مطالعه و مصاحبه، معلومش کرد این کار شدنی نیست. آنچه به دست میآورد آنقدر گسسته بود که نمیشد اسم زندگینامه رویش گذاشت.
تصمیمی که میشد بگیرد این بود که زندگینامه را بیخیال شود و تصمیم بگیرد از آنچه جمع کرده یک چیزی شبیه رمان آماده کند.
#او کار خوبی شده برای خوانندهای که به کسی مثل عماد مغنیه علاقه دارد. برای خواننده ای که کتابخوان است و ذهنش آمادگی خواندن یک رمان پر از اطلاعات و تحلیل و زبانبازی را دارد
هر کس کتاب #او را بخواند، بیش از آنکه با عماد مغنیه آشنا شود، با زندگی جهادی بچههای حزب الله آشنا میشود و با لبنانی که شناختنش کار بسیار سختی است به خاطر تعدد طایفه و مساله داخلی و خارجی و با اسرائیل آشنا میشود که دقیقترین تعبیر کوتاه برایش همان غده سرطانی بدخیم و متاستاز کرده است.
کتاب او را با حوصله بخوانید و عماد و حزب الله و لبنان و اسراییل را بازخوانی کنید