معرفی کتاب رقص مادیان ها اثر محمد چرم شیر مترجم محمد چرم شیر

در حال خواندن
0
خواندهام
21
خواهم خواند
4
توضیحات
بازخوانی نمایشنامه «یرما» اثر لورکا همیشه بذارین مردها خیال کنن خیلی مَردن. حتی وقتی قد قاطرم مردونگی سرشون نمی شه. وقتی می آن خونه، جلوی در واساده باشین. چشم هاتون بخنده، حتی اگه تا وقت اومدنش یه ریز گریه کرده باشین. یه جوری نفس بکشین که انگار با اومدن اون، هوای خونه تازه شده؛ حتی اگه از بوی عرقش عُق تون می گیره.
بریدۀ کتابهای مرتبط به رقص مادیان ها
لیستهای مرتبط به رقص مادیان ها
یادداشتها
1403/10/29
2
5 روز پیش
نثر کتاب بسیار خوب بود و از خواندنش لذت بردم. اصل داستان نمایشنامهای از «فدریکا گارسیا لورکا»، در بارۀ یک زوج ـ یرما و خوآن ـ است که با هم مشکل دارند و بچهدار نمیشوند و این اثر، اقتباسی فوقالعاده به زبان و قلم آقای «محمد چرمشیر» است. وقتی اصل اثر را میخواندم، در برخی صفحات پرسشهایی برایم پیش میآمد که برایش پاسخی روشن، مناسب و منطقی نداشتم. در واقع به نظر میرسید که برخی جملات و عباراتِ ناگفته و بندها (پاراگرافها)ی مخفی، در لابلای صفحات نمایشنامۀ «لورکا» وجود دارد که منِ خوانندۀ دور و جدا از فرهنگ مردم آن منطقه از اسپانیا، از آن بیخبرم. با وجود این ویژگی که در نمایشنامۀ «یرما» دیدم، بسیار از خواندنش لذت بردم و در یادداشت مربوطه مطالبی را گفتهام که اینجا تکرار نمیکنم. اما همین که نمایشنامۀ «رقص مادیانها» را خواندم، دیدم که آقای «چرمشیر» بیشتر آن جملات و عبارات ناگفته و بندها (پاراگرافها)ی مخفی را از نهانِ متن بیرون کشیده و آشکار کردهاند. همچنین سبکی تازه برای بیان مطالب مورد نظرشان در اقتباس جالبشان، برگزیدهاند که برای من هم جالب بود و هم خواندنی و زیبا. بدین جهت از زحماتی که ایشان در این موارد متحمل شدهاند، سپاسگزارم. به نظرم؛ سفارشهای پیرمردان (دون میکله و دون پییترو) به مردان جوان؛ نیز سفارشهای پیرزنان (دوناماریا و زنان دیگر) به دوشیزگان و زنان جوان، در واقع نماد فرهنگ عمومی یا عُرف موجود در جامعۀ محل زندگی «یرما» است و بیشتر مردان و زنان اطاعت از آن را معمولا بر خود واجب میدانند و هرگز از آن سرپیچی نمیکنند. و «دون جیتو» همان «خوآن» است یا بهتر است بگوییم که قبلۀ آمال و آرزوهای او است و دوست دارد، روزی مانند او شود و با گاوی قوی دست و پنجه نرم کند و او را بکشد یا به دست او کشته شود. و این گاو میتواند همان همسر محبوبش «یرما» باشد که تلاش میکند، با الگو گرفتن از «دون جیتو» و راهنماییهای «دون میکله» و «دون پییترو» با او نبرد کند و او را شکست دهد و اگر نتوانست؛ زنده از این جنگ باز نگرددد و به دست او کشته شود تا در نزد مردم شرمسار نباشد. من به دلایلی که حال امروزم در آن بیتاثیر نیست؛ خواستم امتیاز 4.5 را به این اثر بدهم، اما دیدم شاید کمی مغرضانه و به دور از انصاف باشد و امتیاز 4 را بیشتر پسندیدم. در مصاحبهای که در بخش پسگفتار آمده، نکات بسیاری از این نمایشها (رقص مادیانها و یرما) روشن شده و برداشت خواننده را از این دو اثر ارزشمند، بهتر و دلپذیرتر میکند. در میان اقتباسهایی که از نمایشنامهها ـ به لطف آقای خطیب عزیز ـ تاکنون در باشگاه «هامارتیا» خواندهایم، این اثر بسیار جالب و فوقالعاده است و شما را نیز به خواندنش دعوت میکنم.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
15