معرفی کتاب رقص مادیان ها اثر محمد چرم شیر مترجم محمد چرم شیر

رقص مادیان ها

رقص مادیان ها

3.6
14 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

23

خواهم خواند

4

ناشر
نشر نی
شابک
9789641850533
تعداد صفحات
128
تاریخ انتشار
1398/6/11

توضیحات

        بازخوانی نمایشنامه «یرما» اثر لورکا
همیشه بذارین مردها خیال کنن خیلی مَردن. حتی وقتی قد قاطرم مردونگی سرشون نمی شه. وقتی می آن خونه، جلوی در واساده باشین. چشم هاتون بخنده، حتی اگه تا وقت اومدنش یه ریز گریه کرده باشین. یه جوری نفس بکشین که انگار با اومدن اون،  هوای خونه تازه شده؛ حتی اگه از بوی عرقش عُق تون می گیره.
      

لیست‌های مرتبط به رقص مادیان ها

عروسک خانهپدر عروسی خون

رپرتوار شماره ۱ هامارتیا ( آشنایی با زبان درام )

45 کتاب

💫 بارها و بارها با این سوال رو به رو می شدم که نمایشنامه خوانی رو از کجا باید شروع کرد یا این که چطوری نمایشنامه بخونیم؟ یا حتی سوالی اساسی تر : ❓ چرا باید نمایشنامه خوند؟ 💥هر بار به دنبال این بودم که برای کسانی که خیلی با این سبک ادبی آشنا نیستند یک لیست درست کنم که وقتی کسی گفت میخوام نمایشنامه بخونم ، این لیست رو بهش بدم و بگم اینا رو بخون. اما این لیست باید یک سری ویژگی ها هم میداشت. ⚠️ اول اینکه لیست سختی نباید می بود . مثلا نباید ادیپ یا هملت رو بهش معرفی می کردم. چون وقتی کسی هنوز با نمایشنامه آشنا نیست ، ممکنه خوندن این آثار علیرغم شاهکار بودنشون باعث بشه که شخص درک درستی از این اثار نداشته باشه در نتیجه عطای نمایشنامه خوانی رو به لقاش ببخشه. 📍 دوم اینکه این لیست باید علیرغم ساده بودن یک نمای کلی از ژانرهای مختلف نمایشی رو هم در بر میگرفت که شخص علاوه بر خوندن نمایشنامه و علاقه مند شدن بهش ، بتونه یک دید کلی به ژانرهای نمایشی داشته باشه. 🙄 اما درست کردن این لیست هی عقب میفتاد و هربار که شخصی ازم میخواست که بهش نمایشنامه برای شروع معرفی کنم ، دوباره با خودم میگفتم که ای کاش درست کردن لیست رو پشت گوش نمینداختم. 🌸 پارسال بود که با افتتاح باشگاه 🎭 هامارتیا 🎭 ، این لیست هدفمند ساخته شد. در باشگاه نمایشنامه خوانی هامارتیا قرار بر این شد که کنار هم نمایشنامه بخونیم و درباره این آثار به گپ و گفت بشینیم. 🤔 اما همخوانی تنها کافی نبود و نیست. در هامارتیا ابتدا به این پرداختیم که چرا باید نمایشنامه خوند؟ فرق نمایشنامه با رمان و داستان کوتاه چیه. 💡 به این پاسخ رسیدیم که نمایشنامه یک گونه ادبی کاملا مستقله که سوای تئاتری که بعدا میشه از روش ساخت ، درباره ش قضاوت میشه. خیلی ها فکر می کنند که نمایشنامه رو باید فقط در اجرا دید و نباید خوند که این یک دیدگاه کاملا اشتباهه. نمایشنامه رو میشه مثل یک داستان خوند . تئاتری که از روی این نمایشنامه ساخته میشه یک اثر مستقل و جداست و سوای نمایشنامه باید درباره ش قضاوت کرد. 🎭 نمایشنامه یک اثر دراماتیک و عمل محوره. در نمایشنامه شما با گزارش اعمال کاراکترها طرفید. نمایشنامه نویس برعکس رمان و داستان نویس از توصیف بی بهره ست. در رمان شما به راحتی به افکار کاراکترها پی میبرید چون نویسنده میتونه راحت تمام درونیات و ذهنیات کاراکترها رو برای شما تشریح کنه اما در نمایشنامه این درونیات و ذهنیات باید از طریق گزارش اعمال کاراکترها به مخاطب رسونده بشه. در نتیجه نمایشنامه خواننده فعال تری نیاز داره. 🎧 ما در هامارتیا ابتدا در یک جلسه آنلاین به بررسی فرم و محتوا پرداختیم و نمای کلی ای درباره فرم در آثار هنری ارائه دادیم. سپس با خوندن هر نمایشنامه به گپ و گفت نشستیم. درباره درام و آنتاگونیست و پروتاگونیست و نقاط عطف و اوج و... صحبت کردیم. در باشگاه در کنار آثاری که خوندیم سعی کردیم با فیلم ها و نقاشی هایی که در تاریخ هنر ماندگار بودن به پرورش حس اعضای باشگاه بپردازیم. کسانی که در باشگاه هامارتیا عضو شدند امروز قطعا آشنایی ای حتی کوتاه درباره فرم ، اثر هنری ، حس ، ناخوداگاه هنری و... رو پیدا کردند و امروز در مواجهه با یک اثر هنری منفعل نخواهند بود. 💫 هدف ما در رپرتوار اول ( کلمه فرانسوی که معنای اون برنامه یا لیسته ، تماشاخانه های بزرگ در سراسر جهان ، ابتدای هر سال یک لیستی از آثار نمایشی ای که اون سال قراره در اون تماشاخانه به اجرا بره ، منتشر می کنند که به این برنامه رپرتوار گفته میشه ) این بود که اعضا نمایشنامه خوانی رو شروع کنند و با زبان درام و نمایشنامه آشنا بشند و از رپرتوار دوم بریم سراغ تراژدی های یونان و مرحله به مرحله با تاریخ نمایش جلو بیایم و در کنار خوندن نمایشنامه ها و تحلیل سیر درام در تاریخ از فلسفه و جامعه شناسی و تاریخ تئاتر هم حرف بزنیم. 💠💠 در باشگاه هامارتیا قراره بیش از 1500 اثر نمایشی در قالب 20 و اندی رپرتوار همخوانی بشه. نمیدونم چقدر طول بکشه اما تا جایی که بتونیم پیش خواهیم رفت. تمام اثار نمایشی ایرانی و خارجی در باشگاه هامارتیا برنامه ریزی شده. 🧑‍🏫 در رپرتوار اول برای آشنایی با زبان درام 40 اثر نمایشی رو خوندیم ( در هنگام نوشتن این لیست اثر 38 رو در حال همخوانی هستیم ) و یک دید کلی درباره نمایشنامه ها به دست آوردیم ، در این همخوانی آثار ۲ درام نویس رو به صورت کامل همخوانی کردیم . 🤩 مارتین مک دونا و آنتون چخوف ( سیر هامارتیا باعث شد که نظرها درباره چخوف عوض بشه ، کسانی که ابتدا با چخوف ارتباط نمی گرفتند ، وقتی با هامارتیا همراه شدند، چخوف تبدیل به یکی از نویسندگان مورد علاقه شون شد ) بلاخره ابتدا باید بدونیم نمایشنامه چیه و زبان درام چه زبانیه و بعد که شناختیمش بریم به دنبال این که چطوری به وجود اومد و چه سیری رو طی کرد. این رپرتوار برای شروع نمایشنامه خوانی در باشگاه هامارتیا خونده شده. در انتهای هر رپرتوار لیست همخوانی اون رپرتوار منتشر خواهد شد. 💥 لازم به ذکره که ما در هامارتیا علاوه بر نمایشنامه هایی که میخونیم، بعضی از آثار نمایشی رو برای مطالعه بیشتر با هشتگ #متمم قرار می دیم ، این آثار یا اقتباسی از آثاری هستند که در حال خوندن اونها هستیم یا آثار کم اهمیت تری هستند که گذاشته میشن تا هرکسی اگر دوست داشت اونها رو بخونه ، خوندن این آثار در دوره همخوانی گروه نیست و فقط و صرفا برای مطالعه بیشتره . در این لیست شما بعد از اثر شماره ۴۰ می تونید متمم ها رو هم ببینید و اگر دوست داشتید اونها رو هم مطالعه کنید. اگر شما هم به ادبیات دراماتیک علاقه دارید ، خانواده بزرگ 305 نفره 🎭 هامارتیا 🎭 ( در روز ایجاد لیست ) با آغوش باز پذیرای شماست تا با ما در این مسیر جذاب همراه باشید :

94

یادداشت‌ها

        نثر کتاب بسیار خوب بود و از خواندنش لذت بردم. اصل داستان نمایش‌نامه‌ای از «فدریکا گارسیا لورکا»، در بارۀ یک زوج ـ یرما و خوآن ـ است که با هم مشکل دارند و بچه‌دار نمی‌شوند و این اثر، اقتباسی فوق‌العاده به زبان و قلم آقای «محمد چرم‌شیر» است.

وقتی اصل اثر را می‌خواندم، در برخی صفحات پرسش‌هایی برایم پیش می‌آمد که برایش پاسخی روشن، مناسب و منطقی نداشتم.

در واقع به نظر می‌رسید که برخی جملات و عباراتِ ناگفته و بندها (پاراگراف‌ها)ی مخفی، در لابلای صفحات نمایش‌نامۀ «لورکا» وجود دارد که منِ خوانندۀ دور و جدا از فرهنگ مردم آن منطقه از اسپانیا، از آن بی‌خبرم.

با وجود این ویژگی که در نمایش‌نامۀ «یرما» دیدم، بسیار از خواندنش لذت بردم و در یادداشت مربوطه مطالبی را گفته‌ام که اینجا تکرار نمی‌کنم.

اما همین که نمایش‌نامۀ «رقص مادیان‌ها» را خواندم، دیدم که آقای «چرم‌شیر» بیشتر آن جملات و عبارات ناگفته و بندها (پاراگراف‌ها)ی مخفی را از نهانِ متن بیرون کشیده و آشکار کرده‌اند.

هم‌چنین سبکی تازه برای بیان مطالب مورد نظرشان در اقتباس جالب‌شان، برگزیده‌اند که برای من هم جالب بود و هم خواندنی و زیبا. بدین جهت از زحماتی که ایشان در این موارد متحمل شده‌اند، سپاس‌گزارم.

به نظرم؛ سفارش‌های پیرمردان (دون میکله و دون پی‌یت‌رو) به مردان جوان؛ نیز سفارش‌های پیرزنان (دوناماریا و زنان دیگر) به دوشیزگان و زنان جوان، در واقع نماد فرهنگ عمومی یا عُرف موجود در جامعۀ محل زندگی «یرما» است و بیشتر مردان و زنان اطاعت از آن را معمولا بر خود واجب می‌دانند و هرگز از آن سرپیچی نمی‌کنند.

و «دون جی‌تو» همان «خوآن» است یا بهتر است بگوییم که قبلۀ آمال و آرزوهای او است و دوست دارد، روزی مانند او شود و با گاوی قوی دست و پنجه نرم کند و او را بکشد یا به دست او کشته شود.

و این گاو می‌تواند همان همسر محبوبش «یرما» باشد که تلاش می‌کند، با الگو گرفتن از «دون جی‌تو» و راهنمایی‌های «دون میکله» و «دون پی‌یت‌رو» با او نبرد کند و او را شکست دهد و اگر نتوانست؛ زنده از این جنگ باز نگرددد و به دست او کشته شود تا در نزد مردم شرمسار نباشد.

من به دلایلی که حال امروزم در آن بی‌تاثیر نیست؛ خواستم امتیاز 4.5 را به این اثر بدهم، اما دیدم شاید کمی مغرضانه و به دور از انصاف باشد و امتیاز 4 را بیشتر پسندیدم.

در مصاحبه‌ای که در بخش پس‌گفتار آمده، نکات بسیاری از این نمایش‌ها (رقص مادیان‌ها و یرما) روشن شده و برداشت خواننده را از این دو اثر ارزشمند، بهتر و دلپذیر‌تر می‌کند.

در میان اقتباس‌هایی که از نمایش‌نامه‌ها ـ به لطف آقای خطیب عزیز ـ تاکنون در باشگاه «هامارتیا» خوانده‌ایم، این اثر بسیار جالب و فوق‌العاده است و شما را نیز به خواندنش دعوت می‌کنم.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

17