معرفی کتاب گودی اثر جومپا لاهیری مترجم امیرمهدی حقیقت

گودی

گودی

جومپا لاهیری و 1 نفر دیگر
3.4
17 نفر |
8 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

32

خواهم خواند

20

ناشر
ماهی
شابک
9789642090266
تعداد صفحات
408
تاریخ انتشار
1398/10/25

توضیحات

        
	گودی حوادث خونبار هند را در دهه 60 و در پی جنبش های دهقانی ناکسالباری روایت می کند. داستان این رمان شرح ماجراهای دو برادر  به نام های سوبهاش و اودایان است. سوبهاش پسر خوب و بافکر خانواده برای تحصیل به امریکا می رود و برادرش، اودایان، جوانی ماجراجو و جاه طلب، درگیر ماجراهای چریکی کلکته می شود. لاهیری در گودی مفهوم خانواده، سرنوشت و عشق را می کاود. او جزئیاتی دقیق از فرهنگ و شرایط اجتماعی هند ارائه می دهد؛ شرایطی که از نسلی به نسل دیگر در تغییر است و چهار نسل این کشور را در بر می گیرد.  گودی دومین رمان لاهیری پس از همنام است و نامزد جایزه های من بوکر 2013 و بیلیز 2014 شده است.جومپا لاهیری نویسنده ای امریکایی هندی تبار است. پدر و مادرش  از اهالی هند (بنگالی) بودند که به انگلستان مهاجرت کردند. لاهیری در لندن به دنیا آمد و در رود آیلندِ آمریکا بزرگ شد و به کالج برنارد رفت و در رشته ی ادبیات انگلیسی تحصیل کرد. سپس به دانشگاه بوستون رفت و در مقاطع بالاتر در رشته های زبان انگلیسی، نگارش خلاقانه، ادبیات تطبیقی و مطالعات رنسانس تحصیلاتش را ادامه داد. نخستین اثر او، مجموعه داستان مترجم دردها، برایش جایزه ی ادبی پولیتزر را به ارمغان آورد و رمان دیگرش، گودی، جزو نامزدهای نهایی بوکر بود. همچنین بر اساس نخستین رمان او با نام همنام فیلمی ساخته شده است.امیرمهدی حقیقت، مترجم آثار ادبی، در سال 1353 در تهران به دنیا آمد. او در سال های دهه ی 1370 به زبان انگلیسی و ترجمه ی آثار ادبی علاقه مند شد. اولین ترجمه ی حقیقت را نشر ماهی در سال 1380 منتشر کرد؛ کتاب مترجم دردها، مجموعه داستانی از جومپا لاهیری. او تاکنون آثاری از جومپا لاهیری، کازوئو ایشی گورو، سام شپارد، هاروکی موراکامی و... ترجمه کرده است. همچنین در کارنامه اش گزینش و ترجمه ی داستان های کوتاهی از برخی نویسندگان معاصر نیز به چشم می خورد. حقیقت در عرصه ی ترجمه ی آثار ادبیات کودک و نوجوان نیز فعال است و مجموعه هایی از جمله «جونی بی جونز»  «قصه های جیبی» را برای این رده ی سنی ترجمه کرده است. همچنین در سال های گذشته شماری از ترجمه های حقیقت از چند داستان کوتاه در مجلات همشهری داستان، سروش جوان، همشهری جوان و روزنامه های همشهری، شرق، شهروند امروز و برخی نشریات دیگر منتشر شده است.
      

یادداشت‌ها

فاطمه

فاطمه

3 روز پیش

          «گودی» در فضایی بین کلکته‌ی دهه‌ی ۶۰ و دنیای مدرن آمریکا می‌گذره و سرشار از دغدغه‌های مهاجرت، انتخاب‌های فردی و خانواده‌ست. رمان از زندگی دو برادر شروع می‌شه: سوبهاشِ آرام، منطقی و اهل مطالعه، و اودایانِ شورشی و پرشور که جذب جنبش کمونیستی در هند می‌شه؛ دوبرادری که یکی به آینده‌ای روشن در امریکا چشم داره و دیگری سودای تغییر جهان اطرافش رو در سر داره.
بخش زیادی از داستان از زاویه‌ی سوبهاش روایت می‌شه؛ کسی که هند رو ترک می‌کنه و در آمریکا زندگی می‌سازه. لاهیری اینجا هم مثل «هم‌نام»، مهاجرت و ناتمام‌ماندن ریشه‌ها رو به‌خوبی نشان داده. زندگی سوبهاش در آمریکا پر از حس بی‌جایی و تلاش برای معنا دادن به انتخاب‌هاییه که خودش هم مطمئن نیست درست بودن یا نه. 
از طرفی فضای امریکا در گودی با نوعی حس آزادی، سکوت، نظم و حتی پناهگاه برای آدم‌های شکست‌خورده تصویر می‌شه. در مقابل، هند اغلب با بی‌نظمی، خشونت سیاسی، سنت‌های دست‌وپاگیر و تصمیم‌هایی که به فاجعه ختم می‌شن، دیده می‌شه.
برداشتی که من از خوندن این دو اثر(هم‌نام و گودی) از لاهیری داشتم، ضدشرق بودنش نیست؛ در نگاه اول ممکنه آدم حس کنه تو این آثار انگار هویت ملی، نه یک میراث ارزشمند، بلکه باریه که باید گذاشت زمین. اما بنظرم شاید بشه گفت ما با شخصی طرفیم که تجربه‌ی زیستن بین دو جهان و احساس ناتمام‌بودن در هر دو جهان رو داره... شخصی که نه شرق برایش خانه بوده، نه غرب و هر دو برای او ناقص محسوب میشن. در هر حال باید پذیرفت که تجربه‌های آدم‌ها با هم فرق دارن...
اما می‌دونم قرار نیست حالا حالا ها اثر دیگه‌ای از لاهیری بخونم، که یکی از دلایلش هم علاوه بر تکرار، ضعف‌هایی در این کتاب بود که تو چشم میزدن:
اول اینکه گودی از اون داستان‌هایی نیست که توش هیجان یا پیچش داستانی زیاد باشه. بخش زیادی از روایت صرف مرور خاطرات و تغییرات تدریجی شخصیت‌هاست. اگر با ریتم کند راحت نباشی، ممکنه حس کنی داستان هیچ‌جا نمی‌ره. من خودم چندان مشکل زیادی با ریتم کند ندارم، ولی اینجا دیگه بنظرم روایت زیادی کند پیش می‌رفت. درواقع تا کتاب به نقطه‌ی اوج برسه و از روزمره تعریف کردن سوبهاش بگذره، همه‌چیز تکراری و یکنواخت شده بود.
از طرفی فضای احساسی بشدت سرد و شخصیت‌ها زیادی بسته بودن؛ شخصیت‌هایی مثل گوری یا حتی سوبهاش نه دیالوگ زیاد دارن، نه ابراز احساسات واضح. رمان از خیلی از تصمیم‌های شخصیت‌ها، عبور می‌کنه بدون اینکه سعی کنه حس همدلی ایجاد کنه یا توجیهی احساسی ارائه بده. خود گوری زنی با دنیایی درونی پیچیده و زخم‌خورده‌ست. ما باید کتاب رو تا انتها بخونیم تا دلیل یکسری تصمیمات عجیبی که میگیره رو بفهمیم (گرچه ممکنه بازهم قانع نشیم). شاید اگر از همون اول خواننده‌ می‌دونست چرا این زن انقدر تحت عذاب وجدان و رنجه، و در ادامه‌ی کتاب بیشتر حتی از احوالات درونی خودش و افکارش می‌گفت، کتاب جالب‌تر میشد.

درهر صورت کتابی نبود که ازش متنفر باشم و در عین حال کتابی هم نبود که بخوام به کسی معرفیش کنم :).
        

0

مافی

مافی

1403/7/22

          منتقدان بعضا معتقدند که در آثار لاهیری، هویت هندی موج می زند اما شاید هیچ نویسنده ای نتواند اینطور آمریکایی شدن را در آثارش نمایش دهد. هند در آثار این نویسنده که خودش هم در هند نبوده، یک پوسته نحیف و شکننده و حتی شاید اشتباه است. در حد کیمونوی ژاپن! در عوض کتاب سرشار است از مداهنه فرهنگ غربی. جدا از اماکن و اشیا و حتی خوراکی ها، حتی سبک زندگی خصوصی هم کاملا غربی است و اصولا چیزی از فرهنگ هندی در بخش آمریکایی کتاب(که معمولا ۹۰ درصد کتاب را شامل می شود) مطلقا تغییری نمی یابید. 
غیر از این نگاه کاملا مرعوب و حل شده لاهیری به تمدنی که در آن رشد و نما کرده باعث شده که در کتابی که با مطلع انقلاب در هند نوشته شده، هیچ اشاره ای به نقش استعمار ندارد! انگار فقط کتاب نوشته تا انگلیس را در هند تبرئه کند!
جدای از اینها کتاب همان کتاب های همیشگی لاهیری بود با همان امضا: توصیفات، نقب به درون، تعدد شخصیت، تعدد راوی، رشد ناگهانی و ترسیم زندگی از کودکی تا پیری...
ترجمه امیرمهدی حقیقت هم عالی است...
        

25