معرفی کتاب عمارت قناس اثر آگاتا کریستی مترجم هانیه مهرمطلق

عمارت قناس

عمارت قناس

آگاتا کریستی و 2 نفر دیگر
4.4
5 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

8

خواهم خواند

5

ناشر
گویا
شابک
9786227786231
تعداد صفحات
280
تاریخ انتشار
1400/1/2

توضیحات

کتاب عمارت قناس، مترجم هانیه مهرمطلق.

یادداشت‌ها

          تو ایام عید تو گردونه شانس طاقچه کتاب رو برنده شدن و کلا کتابهای آگاتا کریستی و سر آرتور کانون دویل در هر شرایطی برای من هدیه‌ای دوست‌داشتنی هستند!
اما راستش از این کتای لذتی رو که باید نبردم. انگار پختگی متن‌ها و داستان‌های دیگه کریستی به خصوص داستان‌های پوآروی عزیز رو نداشت. تو گویی راوی به زور در متن چپانده شده بود. تاکیدهای بیش از حد سوفیا و به دنبالش چارلز برای مرموز نشون دادن خانواده لئونیدیز هم تو ذوق می‌زد.
از نظر ترجمه باید بگم ترجمه خوب و روانی داشت هر چند ایرادهای ویراستاری متعددی تو کار دیده می‌شد. ولی به نظرم لحن مترجم برای کتابی از انگلستان دهه ۴۰ و ۵۰ میلادی زیادی امروزی بود. حتی جاهایی دیگه زیادی فارسی بود. مثلا حایی ژوزفین ۱۲ ساله میگه تا بعدا همه بفهمن من چقدر خفن بودم. البته که تو بحث ترجمه، به جز اصول نظری، سلیقه شخصی و اقتضای زمانه هم خیلی تاثیرگذاره و شاید مترجم خواسته زبان داستان رو به این دوران نزدیک‌تر کنه اما من نپسندیدم. به نظرم اصالت لحن اصلی و اقتضای کلامی و زمانی داستان از بین رفته بود.
        

31

          خود آگاتا کریستی درباره این کتاب گفته که یکی از 5 اثر برترش است. داستان بر خلاف اکثر داستانهای آگاتا کریستی چندان پر تنش نیست. هیجان در سرتاسر کتاب گسترده نشده و تعلیق سهم بیشتری از فضا را به خود اختصاص میدهد. کاراگاهان سرشناس کریستی ( پوارو و خانم مارپل) هم در این کتاب حضور ندارند و گره داستان را قرار است یک دوست خانوادگی در سایه تحقیقات پلیس از کند. تا نیمه داستان هم چندان مشخص نیست اهمیت ماجرا به اندازه ای که نویسنده آن را دوست دارد هست. اما هرچه به صفحات پایانی کتاب نزدیک میشویم هیجان لحظه به لحظه اوج میگیرد. در کمتر از 50 صفحه چندبار نظرمان درباره قاتل تغییر میکند و در جایی که تقریبا مطمین شده ایم که قاتل کیست، آگاتا کریستی با مهارت هرچه تمامتر برگ برنده اش را رو میکند و متوجه مان میکند که بازهم رودست خورده ایم! 
پایان بندی تراژدیک کتاب مثل فیلم سینمایی جزیره شاتر است. یعنی وقتی صحنه پایانی اتفاق می افتد تازه ذهنمان شروع به کنکاش در جای جای داستان میکند تا نکاتی را که از چشممان دورمانده بود اما در معرض دیدمان بود پیدا کنیم. من، میخواستم کتاب را مجددا بخوانم اما به جای آن اشتباه کردم و فیلم سینمایی crooked house که از روی این اثر اقتباس شده دیدم. گرچه فیلم در کلیات به کتاب وفادار بود اما تقریبا در جزییات و نسبت شخصیت ها و مسایل متعددی خودسر و متفاوت عمل کرده بود و هنر آگاتا کریستی مغفول مانده بود
        

18