زندگی ملیکا خاتون قطعا یکی از جذاب ترین و سینمایی ترین و پر تعلیق ترین داستان های دینی ماست. حکایت هجرت، انتظار، عشق، دوری، تغییر دین. واقعا همه چیز به اندازه کافی عجیب و جالب هست که بتواند ایده داستان ها و فیلم های خیلی خوبی بشود‌. اما انطور که باید و شاید به آن پرداخته نشده است.

و اما "خاتون عشق "
اولش قصه داشت، تعلیق داشت، ماجرا خیلی خوب پرداخت شده بود. دلم میخواست پویش کتابخوانی اش را در مدرسه اجرا کنیم.
از اواسط داستان اما قصه گویی نویسنده تمام شد و آدم احساس میکرد دارد یک کتاب تاریخی می‌خواند، ماجراها تند تند به هم وصل شدند و تمام! انگار یک نفر به نویسنده گفته باشد کافی است! این چند تا اتفاق را هم از روی کتاب های منبع بنویس و داستان را تحویل بده!
به هرجهت دو ستاره و نیم.
          

            اگرچه جایگاه امام معصوم ، جایگاه بلند و برگزیده و خاصی است اما گمان می کنم که در یک خانواده و پیوند مبارک بین زن و مرد، نقش عاشق و دلداده سهم مرد و جایگاه معشوق و محبوب سهم زن است. این را بارها در سیره اهل بیت شنیده ایم. از اشعار و سخنان حضرت علی (ع)‌ یا سخنان امام حسین درباره همسر و دختران شون ، درحالی که ایشان امام معصومند و همسرشان معصوم نیستند. گمان می کنم این  نقش و جایگاه برای زن در کتاب فراموش شده  و در جایگاه بانو ملیکا واقعا کوتاهی شده است. اگرچه مقام امام بزرگ است ، اما ارزش یک بانو نه بخاطر منتسب شدن به ایشان ، بلکه به خاطر زندگی ، ایمان و صبر و صفات پاک و ارزشمند و روح بلندی است که در زندگی دخترانه خود داشته تا در مرتبه معشوق و بانوی امام معصوم قرار گرفته اند. حیف است حق چنین عاشقانه زیبایی را ادا نکنیم و از کنارش عبور کنیم.

پ،ن : نکات مثبت کتاب عبارتند از  داشتن منابع و ذکر آن ها در انتهای کتاب ، متن ساده و روان-مناسب رنج سنی نوجوان_ و پرداخت داستانی خوب به ویژه در دو فصل ابتدایی.