معرفی کتاب مرد داستان فروش اثر یوستین گوردر مترجم مهوش خرمی پور

مرد داستان فروش

مرد داستان فروش

یوستین گوردر و 2 نفر دیگر
3.3
28 نفر |
8 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

45

خواهم خواند

13

شابک
9789645757890
تعداد صفحات
240
تاریخ انتشار
1398/9/26

توضیحات

        
سال ها پیش نمایش سیرکی در اولم برگزار شد. رئیس سیرک مرد تنومندی بود و عاشق یکی از بندبازهایش به نام تری شده بود که دختر خیلی زیبایی بود. آن ها با هم ازدواج کردند و سال بعد تری برای او دختری به دنیا آورد که نام او را پانینا مادنیا گذاشتند. این خانواده کوچک و خوشبخت در کاروان صورتی رنگ سیرک زندگی می  کردند اما این خوشبختی دوام زیادی نداشت...

      

یادداشت‌ها

این کتاب د
          این کتاب در واقع یه تک‌گوییه. راوی داره داستان زندگیش رو از اول برامون تعریف می‌کنه تا بفهمیم چی شد که الان از ترس جونش تو یه هتل پنهان شده...

و این آدم واقعا موجود عجیبیه، یه نابغه با تخیلی بی‌نهایت. کسی که سرش پر از هزاران ایده و داستانه ولی دقیقا همین تزاحم ایده‌ها باعث می‌شه هیچ‌وقت به فکر نویسنده شدن نیفته. 
در نتیجه چی کار می‌کنه؟ تبدیل می‌شه به یه مرکز توزیع ایده و این بذرهای آماده رو به نویسنده‌ها می‌فروشه...

🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅

شخصیت این آدم از بچگی به مذاقم خوش نیومد. 
خیلی عجیب و غریب و تودار و بسیار بزرگ‌تر از سنش بود.
بزرگ هم که شد همین بود، با این تفاوت که ارتباط با زن‌های بی‌شمار هم بهش اضافه شد.
با این حال، وقتی قضیه خطرناک شد اصلا دلم نمی‌خواست اتفاقی براش بیفته و خودم از این حس تعجب کردم! 

کلا هم نیمهٔ دوم داستان به نظرم واقعا جالب‌تر و پرکشش‌تر از نیمهٔ اولش بود.
و بعد اتفاقات فصل‌های آخر...
پایان کتاب هم باز بود و برخلاف روال همیشگیم از این پایان باز خوشم اومد و انتظارش رو هم نداشتم.

ولی با خودم می‌گم گوردر با این داستان چی می‌خواست بگه؟
چون من از این نویسنده کم نخوندم (با این کتاب، ۷ تا) و تا جایی که یادمه همیشه یه حرف مهمی در مورد زندگی و فلسفه و این‌جور چیزها تو کتاب‌هاش پیدا می‌شد.
ولی در مورد این یکی مطمئن نیستم...

اجرای صوتی کتاب هم خوب بود 👌🏻
        

19

          کتاب جالبی بود و ارزش یک بار خواندن را دارد، ولی در خواندن، خوانش و نقد آن باید به تذکر  آقای  فرجی در نقد این کتاب  توجه کرد، که در سال ۱۳۸۶ و در نشستی که‌ در سرای اهل قلم تشکیل شد، بیان نمود. 
محسن فرجی، روزنامه نگار، داستان‌نویس و منتقد ادبی  در ابتدای سخنان خود گفت:عنوان «رمان»  برای «مرد داستان‌فروش» عنوانی نادرست است؛ این کتاب در سبک «رمانس یا رومنس» تالیف شده است. او توضیح می‌دهد که این کتاب رمان نیست، بلکه در ژانری قرار می‌گیرد به نام «رمانس» که ما آن را در ایران به خوبی نمی‌شناسیم و به همین علت این کتاب را رمان تلقی کرده‌ایم. ویژگی رومانس این است که در قالب دنیای وهم و وهمیات سپری می‌شود و از واقع‌گرایی معمول رمان به دور است. از طرفی آثاری که در این سبک تالیف می‌شوند، شخصیت‌های اغراق آمیزی دارند که به شکلی رویایی و حتی گاهی کمیک به سمت جلو پیشرفت می‌کنند. همچنین در این نوع نگارش، شخصیت‌ها به صورت طرحی کلی ترسیم می‌شوند. این خصوصیت‌ها که تمام آن‌ها در «مرد داستان‌فروش» دیده می‌شود، با ویژگی‌های رمان واقع‌گرایانه، تفاوت دارد. 
همانطور که همه بهتر از من اطلاع دارند، رمان یک داستان بلند است که معمولاً شامل شخصیت‌های پیچیده، طرح‌های چندگانه و موضوعات عمیق اجتماعی، فرهنگی یا فلسفی است. رمان‌ها می‌توانند در ژانرهای مختلفی مانند تاریخی، علمی تخیلی، معمایی و غیره قرار بگیرند. این نوع ادبیات معمولاً به بررسی زندگی انسان‌ها و روابط آن‌ها با یکدیگر و با جامعه می‌پردازد اما رمانس به طور خاص به داستان‌هایی اشاره دارد که محور اصلی آن‌ها عشق و روابط عاشقانه است. این نوع ادبیات معمولاً بر روی احساسات، هیجان‌ها و چالش‌های مربوط به عشق تمرکز دارد. رمانس‌ها ممکن است شامل عناصر تخیلی یا فانتزی باشند، اما در نهایت هدف اصلی آن‌ها روایت داستانی عاشقانه است. ساختار رمانس معمولاً ساده‌تر است و بیشتر بر روی خط داستانی اصلی تمرکز دارد که حول محور عشق شکل گرفته است. 
من نیز مانند بسياری از منتقدین بر این باورم که این نوشته به زیبایی سایر نوشته‌های یوستین گوردو، چون «دنیای سوفی» و «راز فال ورق»، نیست. 
        

21