کتاب از زبان بانو فضه روایت شده بود،دختری که از بزرگ‌زادگان هندی بوده و بعد به کنیزی به حبشه برده می‌شود و در نهایت توسط پادشاه حبشه به پیامبر هدیه داده می‌شود و از بخت بلند به خانه‌ی دختر رسول خدا آورده می‌شود.
 از بعضی صحنه‌ها و وقایع با سرعت بیشتری گذر کرده و در نهایت کتابی کم حجم تهیه شده که در نسخه‌ی طاقچه ۱۲۶ صفحه بود.
کتاب زیبایی بود، پیشنهاد می‌کنم بخوانید.
        

          موضوع کتاب خیلی قابل توجه است، بکر و بیان نشده ، برای همین انتخابش کردم اما پرداخت متن کم است و ادبیات کتاب چندان‌روان نیست. به سندیت برخی روایت ها عمیقا شک دارم . نه اینکه علم سند و حدیث داشته باشم ، صرفا به عنوان یک‌مخاطب احساس می کنم وقایع چندان منطقی نیستند. بیشتر از اینکه به سبک زندگی و‌شخصیت اهل بیت  و فضه بپردازد به معجزات و روایت هایی از این دست پرداخته است . که به جز روایت های مشهور ، روایت هایی دارد که کمتر جایی شنیده شده و خب ساختارشان برای قبول کردن کمی دور از ذهن اند . 

راستش باید بگویم که درنهایت کتاب را تقریبا نیمه (حدود ۶۰ صفحه از ۱۲۱ صفحه نسخه مجازی)رها کردم...
        

          میتونست بهتر از این هم باشه
        

          انتظار کتاب قوی تر با متن قوی تر داشتم ... موضوع بسیار جذاب بود ولی خوب بهش پرداخته نشده بود 
        

          بمیرم برای مادرم زهرا سلام الله علیها، بمیرم برای پدرم علی علیه‌السلام..
کاش من جای شما بود حضرت فضه
        

          کتاب "دفتر خاطرات فضه" کتابی است کم حجم ولی خواندنی و جذاب. در این کتاب داستان‌هایی درباره فضه کنیز حضرت زهرا (س) بیان شده است. نثر کتاب به گونه‌ای هستش که گویا خود فضه این داستان‌ها رو بیان میکنه
در این کتاب داستان زندگی فضه از زمان شروع کنیزی‌اش برای حضرت زهرا تا زمان از دنیا رفتنش را در برهه‌های مختلفی که بر خاندان پیامبر گذشت (رحلت پیامبر، شهادت حضرت زهرا، شهادت امیرالمومنین، واقعه عاشورا و اسارت خاندان آل رسول) را روایت میکند.
خوندن این کتاب رو به همه پیشنهاد میکنم👌
        

          همون طوری که از عنوان این کتاب کوچیک و جمع و جور مشخصه
 کتاب خاطرات« فضه»  خدمتکار  «حضرت فاطمه بتول« و« حضرت امیرالمونین» هست. 
گرچه در این دفتر خاطرات از منابع استفاده شده، ولی نویسنده بدون مقدمه و توضیحی در مورد  این منبع ها وارد بخش داستانی و خاطره گویی کتاب شده. 
با این حال این مشکل اصلی کتاب نیست.  مشکل اصلی کتاب این که نویسنده هر منبعی که در اختیار داشته رو در قالب خاطرات وارد این دفتر کرده و به صحت منابع و مقایسه شون توجه ای نکرده( چون یک اتفاقی/ حادثه ای در یک منبعی نوشته شده به معنای درست و قابل اعتنا بودن اون اتفاق نیست) 
به طور مثال: 
دو حادثه ای که وارد این کتاب شده 
۱.داستان شیری که در بیابان کربلا حضور داشته و  لشکر عمر بن سعد و..  این حیوان درنده رو به چشم دیدن و این موجود هم بدون هیچ  مشکل و مزاحمتی برای بقیه،  بالای  سر پیکر  اباعبدالله رفته! 

۲. داستان غذای(گوشت و آبگوشت) بهشتی که برای اسرا ی کربلا در دمشق از آسمان فرستاده شده که اسرا از این غذا تناول می کردن و غذا تموم هم نمی شده! 
این  داستان  از  رویداد اولی هم عجیب تر و  هم غیر عقلانی تر بود. 

احساس می کردم روضه/ سخنرانی دویست سال پیش رو دارم میشنوم.  روضه ای که روضه خوان  برای مردم می خوند و مردم هم فقط گریه در اون مجلس براشون مهم بوده. 

با نخوندن  این کتاب کوتاه  چیزی رو از دست نمی دید.