معرفی کتاب خرچنگ پنجه طلایی اثر هرژه مترجم نادر تکمیل همایون

خرچنگ پنجه طلایی

خرچنگ پنجه طلایی

هرژه و 1 نفر دیگر
4.4
18 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

45

خواهم خواند

2

شابک
9786227776997
تعداد صفحات
64
تاریخ انتشار
_

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        در این کتاب از ماجراهای "تن تن "که برای کودکان و نوجوانان به صورت فکاهی مصور و رنگی به چاپ رسیده، تن تن ـ خبرنگار جوان و ماجراجو ـ و سگش با یک  گروه قاچاقچی و تبهکار به نام "سازمان خرچنگ پنجه طلایی "درگیر می شوند . آنها مواد مخدر را با کشتی و داخل قوطی هایی که بر روی آن تصویر خرچنگی  با پنجه های طلایی کشیده شده، قاچاق می کنند و ظاهرا به نظر می رسد کنسرو  خرچنگ است .تن تن پس از پشت سر گذاشتن حوادث خطرناک در کشتی، هواپیما،  دریا، بیابان خشک و سوزان و شهری بندری، سرانجام موفق می شود اعضای این  سازمان مخوف را شناسایی و محموله مواد مخدر آنها را کشف نماید .
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به خرچنگ پنجه طلایی

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

تعداد صفحه

15 صفحه در روز

لیست‌های مرتبط به خرچنگ پنجه طلایی

یادداشت‌ها

          ستاره‌ی بی‌بدیل مجموعه‌ی تن‌تن، کسی که اگر نبود قطعاً تن‌تن به شهرت امروز نمی‌رسید، ناخدا هادوک، از این جلد وارد قصه می‌شود. شاید اگر داستان را از اول به آخر می‌خواندم از ورود ناخدا شگفت‌زده می‌شدم اما چون جلدها به صورت پراکنده به دستم رسید و تقریباً از آخر به اول خواندم،‌ وقتی ناخدا را خسته و شکسته در آن کشتی دیدم، می‌دانستم کیست و قرار است در ادامه چه نقش مهمی پیدا کند. به همین خاطر از جذابیت قصه کاسته شد.


جلدهای محبوبم از مجموعه تن‌تن از اینجا به بعد آغاز می‌شود، به نظرم قبل از آن تن‌تن تنهاست و داستان تا حدی کچل است، طنزش کم است و کسی نیست که فحش بدهد و خرابکاری بار بیاورد. کلاً طنین انداختن ندای "لعنت بر شیطون" است که باعث می‌شود قصه جان بگیرد.


البته ناخدا علی‌رغم محبوبیتش شخصیت چندان سالمی برای کودکان و نوجوان‌ها نیست. اون دائم‌الخمر است، گرچه بعد از خرچنگ چنگال طلایی تا حدی درمان می‌شود اما همچنان به مصرف مشروب ادامه می‌دهد. جدای آن خیلی اعصاب ندارد و دائم فحش می‌دهد. احتمالاً اگر تن‌تن‌ امروز نوشته می‌شود از طرف خانواده‌ها و فعالان تربیتی به طور کل بایکوت می‌شد. اما در زمانه‌ی دیگری متولد شد و ما هم از نقص‌های ناخدا چشم‌پوشی کردیم و دل به خوبی‌هایش بستیم.
        

10