نزدیکی عمومیداستان نزدیکی حنیف قریشی و 3 نفر دیگر 4.0 1 نفر | 2 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 0 خواندهام 3 خواهم خواند 1 خرید از کتابفروشیها ناشر نشرچشمه شابک 9786002299505 تعداد صفحات 154 تاریخ انتشار 1400/4/5 نسخههای دیگر نشر توفیق آفرین توضیحات کتاب نزدیکی، مترجم نیکی کریمی. یادداشتها محبوبترین جدید ترین سامان دیروز خیلی این کتاب رو دوست داشتم و برای من تاثیرگذار و محترم بود. صداقت و جسارت نویسنده در به قلم آوردن خوددرگیری ها و احساسات درونی و بعضا متناقض شخصیت اصلی واقعا ستودنی و عالی بود. .فرض کن یکی داره بلند بلند فکرای تو ذهنش رو میگه و تو هم داری اونا رو میشنوی.یه جاهایی از این همه شباهت متعجب میشی، از اینکه میبینی یکی داره احساسات درونی خودش رو به این شکل واضح و صادقانه بیان میکنه، دوست داری بغلش کنی و بگی منم همینطور و در نهایت یک جاهایی هم طبیعیه که باهاش هم نظر نباشی، اما به قدری اون صداقت و جسارتش پر رنگ هست که این اختلاف نظر به چشم نمیاد.این اون احساسی بود که من در حین این کتاب بهش دست پیدا کردم. داستان در مورد مردی است که میخواد روز بعد همسر و فرزندانش رو ترک کنه. ما در طول این داستان نه چندان بلند، وارد فضای فکری این مرد میشیم و در خلال این قضیه، گریزی هم به گذشته ها و باورها و عقایدش میزنیم. بی تردید از این به بعد کسی ازم در مورد یک رمانک تاثیرگذار بپرسه، «نزدیکی» از اون اسمهایی است که خیلی سریع به زبونم میاد. 0 0 مسعود بربر 1400/12/1 «این بدترین و بهترین کاری بود که در طول زندگیام انجام دادم. میدانستم که دیگر من را نمیبخشند اما چند نفر از دوستانمان را سراغ داری که بعد از این که از همسرانشان جدا شدند، احساس پشیمانی کردند و دوباره خواستند با هم باشند؟ چند نفر از آنها گفتند کاش میتوانستند دوباره برگردند؟... ازدواج لذت کمی دارد و صبر و تحمل زیاد میخواهد. مثل کاری که آدم از آن متنفر است. نه میتوانی ولش کنی، نه از آن لذت میبری. پدر و مادرم به هم وفادار بودند، اما به خودشان خیانت میکردند.» اینها بخشی از جملات کتاب «نزدیکی» است که راوی آن تصمیم گرفته همین فردا صبح، زن و دو کودکش را بگذارد و برود. مردی ساکن لندن از نسل جوانانی که شکستن همه ساختارهای اجتماعی مساله روزشان به شمار میرفته، و حالا با وضع معیشتی مناسب و زندگی روبهراه، نشسته خیلی روراست با خودش و مخاطب، لحظات و اتفاقات و البته دلدرگیریها و فراز و نشیبهای پیش از رفتن را روایت میکند. چیزی که باعث میشود خواندن این کتاب برای هر کس که ممکن است روزی همسرش به رفتن فکر کند، یا خودش به ترک همسرش فکر کند، یا حتی هیچ کدام فکرش را هم نکنند که ممکن است روزی یکیشان دیگری را تنها بگذارد، خواندنی و حتی بایسته شود. داستان در فصلهایی کوتاه، درونکاوانه اما تصویری و خوشخوان روایت شده و خواننده را بارها با خود درگیر میکند، گویی که هر بار رازی را برای نخستین بار درباره خود، کشف که نه، پذیرفتنی کند. راوی که بر سر یک دوراهی بزرگ یا یک بزنگاه داستانی است، آنقدر ابعاد مختلف این جدایی، یا دقیقتر، رها کردن خانواده را زیرورو میکند، به کاوش در گذشتهی روابطش با زن و فرزند و دوستانش و حتی معاشقههای دیگرش میپردازد، و صادقانه درباره چالشهای اخلاقی درونیاش بحث میکند که به یاد خواننده میآورد او نیز همواره در زندگی متاهلی کنونی (یا بعد از این) بر سر همین بزنگاه و دوراهی است. البته که تصمیم نهایی را هر کس باید خود بگیرد و کتاب با پایانبندی به موقعش مسئولیت تام و تمام تصمیم نهایی را بر دوش خواننده میگذارد، اما آنکه این کتاب را خوانده، حتماً دانستهها و آگاهی بیشتری برای تصمیمگیری در اختیار دارد. داستان «نزدیکی» را حنیف قریشی نویسنده بریتانیایی دانشآموخته فلسفه دانشگاه لندن نوشته که برنده جوایز ادبی مختلفی بوده و از آثارش ازجمله از همین کتاب فیلمهایی هم ساخته شده که جوایز سینمایی معتبری را از آن خود کرده است. 0 0