سایه های شب
در حال خواندن
0
خواندهام
3
خواهم خواند
7
توضیحات
سایه هاى شب (دیو درون) هفدهمین رمان از مجموعه ى بیست جلدى خانواده ى روگون ـماکار است که امیل زولا در 1889 نوشتن آن را آغاز کرد و سپس چندى بعد در 1890 از چاپ درآمد. اما سایه هاى شب نیز مانند خوشبختى بانوان، ژرمینال و پول تفاوتى اساسى با دیگر رمان هاى این مجموعه ى سترگ دارد و آن این است که نگارش آن بیشتر تحت تأثیر دگرگونى ها و رویدادهاى صنعتى بزرگ ربع واپسین سده ى نوزدهم شکل گرفته است تا بر پایه ى طرح نخستین زولا براى نوشتن مجموعه اى از داستان ها در توصیف دوران موسوم به امپراتورى دوم فرانسه (1852تا 1870) که غرق در خودکامگى، دزدى، تباهى، روسپیگرى و قوادى بود. زولا از نخستین رمان نویسان سده ى نوزدهم است که به صنعت مدرن اقبال نشان مى دهد.سایه هاى شب از ایستگاه راه آهن پاریس مى آغازد، در میان محوطه ى راه آهن چون جویبارى از فلز و خون و هیجان ادامه مى یابد و روى خطوط راه آهن به پایان مى رسد. توصیف هاى زولا از محیط راه آهن و زندگى روى خط آهن چنان زنده و تپنده است که گویى تعمیرگاه ها، لکوموتیوها، چرخش سینىِ دوّار و حرکات مداوم دستگاه هاى لکوموتیو نفس مى کشند. زولا در سایه هاى شب از شلوغى ایستگاه، بخار لکوموتیوها، سرعت سرسام آور و مرگبار قطارها، فانوس هاى سبز و سرخِ سوزنبان ها، سگ ها و شکارچى ها، پیرزن ها و پیرمردها، روغن و آتش و زغال و خاکستر به جا مانده از سوخت لکوموتیوها، قطارهایى شتابنده که بى اعتنا به سرنوشت هاى انسانى به سوى «آینده» روان اند، سخن مى گوید.اما سایه هاى شب فقط داستان عشق و مرگ، حسد و خشونت، تباهى و نومیدى، هوس و سرکوفتگى نیست؛ سایه هاى شب روایت شگفت آور گوشت و فولاد، سیاهى زغال، و رنگ پریدگى پوست زنانه، سرعت سرسام آور ماشین و حرکت مهارنشدنى روح بشر نیز هست.