معرفی کتاب خواب زمستانی اثر گلی ترقی

خواب زمستانی

خواب زمستانی

3.0
21 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

40

خواهم خواند

12

شابک
9646138020
تعداد صفحات
140
تاریخ انتشار
1377/3/2

یادداشت‌ها

مها

مها

1403/10/5

          گفتم :"انوري جان فكرشو نكن . دنيا كه آخر نشده ."
سرش را بلند كرد . نگاهم كرد . گفت:"ديوه اومد رفيق مارو برد .چه آسونم برد ." 
اصلا چرا به اين چيزا فكر ميكنم ؟ حالا كه بايد بخوابم . حالا كه بايد فراموش كنم . حالا كه دير شده ، براي همه چيز . 
عزيزي گفت:"اگه بعد از مرگ هم خاطره ها بمونن چي ؟ اگه زير اون همه خاك بيدار شيم و همه چي يادمون بياد چي؟."

(از متن كتاب ) 
***

چقدر خوب حس از دست دادنو منتقل ميكرد . عوض شدن چيزها بعد از گذر زمان و تنهايي و دور شدن از هم ...آنقدر تاريك و غمناك  که حتی لحظه هاي قشنگ هم توأم با ترس از دست رفتنشون بود ... و من چقدر باهاش ارتباط برقرار كردم  چراكه بهترين دوستم داره به دليل تكراري مهاجرت از ايران ميره و با وجود اسکایپ و ایمو و واتس اپ و کلی چیز دیگه از گذر زمان و از ته کشیدن حرف ها میترسم ... و ميترسم از روزي كه وقتي راجع به چيزي حرف ميزنيم ، اون نظرشو بگه و من نتونم بگم : دقيقا يا حتي تقريبا ...

***
با خودش گفت : " چه آفتاب خوبي . چه بوي خوبي . چه  روز خوبي . چه  دنياي خوبي . چه خوبه كه من زنده ام ، كه هستم . كاش همه چيز همين الان بي حركت مي ايستاد ، براي هميشه . نه چيزي مي اومد نه چيزي ميرفت ، نه چيزي چيز ديگه اي ميشد . همه چيز بود ، فقط بود . "
به آينده فكر كرد ، به روزي كه شيرين خانم نخواهد بود و دلش فروريخت. به ته آسمان نگاه كرد ، به آن دهانه ي مجهولي كه انگار زمان از آن جاري بود ، مثل يك ماده ي مذاب ، يك نفس هيولايي كه همه چيز را مي بلعيد و ميبرد .
(از متن كتاب)
        

1

خواب زمستا
          خواب زمستانی داستان خمودگی، کرختی و بی‌پناهی نسلی از مردمان است که بین سنت و مدرنیته جامعه معاصر خودشان معلق مانده‌اند. نه اینکه امکان تغییر و تحول ندارند بلکه اراده جنبش را در خویش میرانده‌اند.
خواب زمستانی داستان خودگویه هفت مرد و افراد اطرافشان هست که بخاطر ترس، نفرت، بیهودگی زندگی‌شان تصمیم گرفته‌اند در خواب فرو روند حتی ساعاتی که بیدارند! در این کتاب و در فصل‌های جداگانه به زندگی و مصائب هر کدام از این هفت‌تن! پرداخته شده است.
کتاب پر از تصمیمات گرفته نشده، جاهای نرفته، دوستی‌های تباه‌شده و در یک کلام محافظه‌کاری ذهن بشری در سر حد خویش است. خواب زمستانی تصویر و بازنمای جامعه‌ بشری سرگردان بین سنت و مدرنیته است. سرگذشت ملال‌آور انسان ایرانی دهه ۵۰ است که از یک سویی جامعه راه خود را به سمت زندگی مدرن، مرفه و بهره‌برداری از ابزار و ادوات پیش‌رفته طی می‌کند و از سوی دیگر اهالی جامعه غرق در خستگی، ترس، ملال و مرگ‌اند.
جان کتاب را می‌شود در این یک جمله جمع کرد؛
«من می‌دانم که هیچ‌وقت نمی‌شود دوباره برگشت. آدم اگر برگردد، دیگر آن آدم سابق نیست، و آنجا هم دیگر همان جای قدیم نیست»
خواب زمستانی یک رمان اگزیستانسیالیستی است که در آن زندگی بی‌ثمری آدمی نمایانده شده است. آدمی که تلاش‌هایش هر چند برای جستجو معنای زندگی به یغما رفته اما در واکنش به این بی‌چیزی می‌کوشد به جای تنوره کشیدن به سرمنشاء‌ معنا و عالم آسمانی، به خاطرات گذشته دست یازد و طعم شیرین حیات و عواطف‌ش را با خاطرات گذشته، دوستی‌ها و سرمایه‌های در حال زوالش بسوید.
متن کتاب و لحن نویسنده، نام‌گذاری و انتخاب مکان‌های خلق داستان، هوشمندانه و تحسین‌برانگیز است. روایت درهم‌تنیده‌ی کتاب، که مدام بین گذشته و حال در نوسان است، حسی از سرگردانی و ملال را به خواننده القا می‌کند. سبک نوشتار گلی ترقی همان‌طور که در سایر آثارش دیده می‌شود، ترکیبی از نثر شاعرانه و لحن محاوره‌ای است که فاصله‌ی بین خاطره و واقعیت را محو می‌کند. دیالوگ‌ها کوتاه، موجز و سرشار از حسرت‌اند، و زبان داستان، اگرچه ساده و روان است، اما لایه‌های عمیق احساسی را در خود پنهان دارد.
پ.ن- سودن: لمس کردن
        

27