معرفی کتاب شبح میکونوس: شکافتی از یک ماجرای واقعی اثر محسن کاظمی

شبح میکونوس: شکافتی از یک ماجرای واقعی

شبح میکونوس: شکافتی از یک ماجرای واقعی

2.3
3 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

4

خواهم خواند

4

شابک
9786000332389
تعداد صفحات
512
تاریخ انتشار
1399/6/4

توضیحات

        در ابتدا سپیدی بود و سپیدی، بعد آرام آرام تیرگی بدان راه یافت. حرف درون من با رنگ       های تیره و مغموم قابل گفتن بود. با حرکت قلم       مو به تیرگی جان دادم، زندانی را تصویر کردم در اعماق، که لان? زندانیان محصور در تاریکی، بی هیچ پوشش و لباسی. بدون هیچ گوشت تنی! «ما زندانی       ها مرحله به مرحله گوشت تنمان ریخته می       شد؛ هنگام دستگیری، موقع بازپرسی، وقتی صدای چکش قاضی در صحن دادگاه طنین       انداز می       شد، موقع خواندن رأی محکومیت، در لحظه       شماری       ها برای فرارسیدن وقت ملاقات، وقتی در خوابی عمیقی و مأمورها غفلتاً به سلولت می       ریزند، زمانی که دلت می       گیرد و کسی نیست باهاش درددل کنی و می       شکنی و هق       هق می       زنی زیر گریه...»
      

یادداشت‌ها

2

          شبح میکونوس حاصل مصاحبه و گفتگوی کاظم دارابیه که ماجرای دستگیریش در آلمان رو تعریف می‌کنه.
اوایل دهه نود میلادی در رستوران میکونوس در آلمان چند تفر از سران کرد حزب دموکرات ترور میشن. (درباره حزب دموکرات می‌تونید یکی از پستهام با عنوان "قاضی‌محمد در کریسکان" مراجعه کنید.)
یکی دو ماه بعد ترور میکونوس، دارابی رو دستگیر می‌کنن. محاکمه‌ای سه ساله رو از سر می‌گذرونه و ۱۵ سال هم حبس می‌کشه.
در این حدود ۵۰۰ صفحه شرح ماوقع رو از زاویه دید و بنا به روایت کاظم دارابی می‌خونیم. خوب بود توضیح و شرحی از واقعه اول کتاب داده می‌شد. ماجرا و روایت خیلی ناگهانی شروع میشه و پیش‌فرض نویسنده بر اینه که همه می‌دونن درباره چی صحبت میشه برای همین اشارات نسبتا مختصره.

صداقت دارابی تو تعریف خاطراتش قابل تحسینه. خیلی از موارد رو می‌تونست نگه یا طور دیگه بگه ولی بدون توجه به اینکه چه تصویری ازش ساخته میشه همه شیطنت‌ها، ماجراجویی‌ها، عصبانیت‌ها، بدرفتاری‌ها و البته انسان‌مداری‌هاش رو تعریف می‌کنه.
چیزی که از شخصیت این آدم درمیاد، پسری باهوش، پرجنب و جوش، خلاق و شایه به تعبیر امروزی‌ها بیش‌فعال بوده.
به خاطر نترس بودنش راحت دست ریسک میزده و از موقعیت‌های جدید یا حتی خطرناک نمی‌ترسیده. ارتباطات زیادی هم داشته. همین ویژگی‌هاش باعث میشه به عنوان یه متهم و مظنون خوش‌دست و مناسب گیر دادگاه آلمان بیفته. 

مراحل دادگاهش خیلی آزاردهنده بود و اینکه هرچی تلاش کرد تا بی‌گناهی خودش رو ثابت کنه موفق نشد. تمام مدت کتاب برای من خواننده سوال بود دولت ایران کجای این پرونده بود. با توجه به اینکه تو اون سال‌ها پرونده میکونوس بهانه‌ای یرای تخریب ایران بود، چرا حاکمیت هیچ دفاعی از خودش نداشت یا نماینده‌ای نفرستاده بود به دادگاه یا حتی چرا کاظم دارابی رو انقدر تنها گذاشته بود. دارابی  تمام هزینه‌های دفاع و وکیل رو خودش داد و یک‌انه به عنوان نماینده ایران محکوم شد. آیا به دلایل سیاسی اجازه صحبت از این مسائل تو کتاب نبوده؟
        

9