معرفی کتاب کریستین و کید اثر هوشنگ گلشیری

کریستین و کید

کریستین و کید

3.9
15 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

21

خواهم خواند

12

ناشر
شابک
000000016569۶
تعداد صفحات
134
تاریخ انتشار
_

توضیحات

        عنوان: کریستین و کید؛ نویسنده: هوشنگ گلشیری؛ تهران، کتاب زمان؛ 1350؛ در 134 ص؛ موضوع: مجموعه هفت داستان به هم پیوسته از نویسندگان معاصر ایرانی قرن 20 م
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به کریستین و کید

لیست‌های مرتبط به کریستین و کید

مثل همیشهشازده احتجابکریستین و کید

ترتیب‌خوانی (۷): هوشنگ گلشیری

17 کتاب

هوشنگ گلشیری برایم سوال بوده و هست، مشخصاََ نویسنده‌ای مهم و تاثیرگذار است، با این حال رغبتی به خواندن آثارش ندارم، شاید به خاطر بدموقع خواندن شازده احتجاب و خاطره‌ی نه چندان خوش از آن. با این حال جزو نویسندگانی است که به احتمال زیاد باید از او بخوانم. امید اینکه لیست حاضر راه‌گشای مطالعه آثار این نویسنده باشد. ترتیب آثار هوشنگ گلشیری: آثار داستانی: مثل همیشه ۱۳۴۷ شازده احتجاب ۱۳۴۸ کریستین و کید ۱۳۵۰ نمازخانه‌ی کوچک من ۱۳۵۴ بره‌ی گمشده‌ی راعی ۱۳۵۸ حدیث مرده بر دار کردن آن سوار که خواهد آمد ۱۳۵۸ جبه‌خانه ۱۳۶۲ حدیث ماهیگیر و دیو ۱۳۶۳ پنج گنج ۱۳۶۸ دوازده رخ(فیلمنامه) ۱۳۶۹ در ولایت هوا ۱۳۷۰(در بهخوان ثبت نشده) آینه‌های دردار ۱۳۷۱ دست تاریک، دست روشن ۱۳۷۴ جن‌نامه ۱۳۷۶ نیمه‌ی تاریک ماه ۱۳۸۰ آثار غیرداستانی: در ستایش شعر سکوت ۱۳۷۴ جدال نقش با نقاش در آثار سیمین دانشور ۱۳۷۶ باغ در باغ ۱۳۷۸

4

یادداشت‌ها

! Se Mo Ha !

! Se Mo Ha !

1403/9/15

          مگه تموم عمر چندتا بهاره؟!
هنوز نتونستم تکلیفم رو با آثار هوشنگ گلشیری مشخص کنم! تقریباً موقع خوندن همه‌ی آثارش از شازده احتجاب گرفته تا جبّه‌خانه و همین کریستین و کید و حتی داستان‌های کوتاه توی مثل همیشه و نمازخانه‌ی کوچک من یه سری حسّای مشترک داشتم:
اول این‌که نتونستم با فضای داستان که کاملاً برآمده از فضای فکری خاص نویسندشه ارتباط کافی برقرار کنم که بیشترش به‌خاطر تفاوت روحیّات و باورها و ... می‌تونه باشه؛
دوم شیوه‌ی روایتش معمولاً غیرخطی و چندلایَس ... وقایع هم‌زمان با فضای بیرون، انگار در مغز راوی و تک‌تک قهرمانای داستان به موازات هم و گاهی حتی در تضاد با هم در جریانه (یه مثال دم‌دستی و خیلی ساده شدش مثلاً فضای سریال "مگه تموم عمر چندتا بهاره" و بعضی از کارای دیگه سروش صحّته و یا "گاوخونی" جعفر مدرس صادقی ... [مکتب اصفهان؟]) ... تا اینجاشو مشکلی ندارم ... کلاً فضای داستانی رازآلود و پرابهام و معماگونه رو دوست دارم ولی مسئله اینه که دلم میخواد آخرش که تموم میشه همه‌ی گره‌ها برام باز شده باشه، ولی انگار خیلی از جملات و حتی وقایع فقط تو مغز گلشیری جریان داره و خواننده توان ورود به اون و درک همه‌ی اون‌چه که می‌خواسته بگه رو نداره ...
سوم این‌که غلبه‌ی فرم و تکنیک بر محتوا یه وقتایی قشنگ به چشم میاد ... کاملاً متوجه هستی که نویسنده داره هنرمندانه و خلاقانه داستان رو پیش می‌بره ولی انگار یه چیزی این میون کمه (شایدم زیاده!) که نمی‌ذاره خوندنش خیلی بهت بچسبه و لذت‌بخش باشه ...
و چهارم ... علی‌رغم این‌که موقع خوندن دوست دارم زودتر تموم شه و یه جورایی از شر خوندش راحت شم ولی در همون حین حس می‌کنم دلم می‌خواد دوباره از اول بخونمش! 

امتیاز: ☆☆☆
واژگان و محتوا: قرمز
توصیه برای خوانش: ۰۱۲ 

پی‌نوشت:
# امتیاز: کشش و جذابیت اثر (بین ۰ تا ۵ ستاره)
# واژگان و محتوا: سفید نشونه‌ی محتوای استریلیزه و قرمز نشونه‌ی محتوای کاملاً غیراستریلیزه! است، زرد و نارنجی هم بینابین!
# توصیه برای خوانش: یه عدد سه‌رقمی که رقم سمت چپ پیشنهاد خوانش اثر به نوجَوونا، رقم وسط پیشنهاد به جَوونا و رقم سمت راست پیشنهاد به افراد میان‌سال و کهن‌ساله! (صفر نشونه‌ی عدم پیشنهاد و ۳ نشونه‌ی توصیه‌ی اکید به خوندنشه، ۱ و ۲ هم بینابین!)
# ناگفته پیداست که همه‌ی موارد بالا صرفاً پیشنهاد و تراوشات ذهنی من در زمان خوانش کتاب می‌باشد!
        

20